رسانه ها و کارشناسان و مقامات حکومتی سالهاست صحبت از زنانه شدن فقر در ایران می کنند. زنانه شدن فقر بهای خود را از جسم و روح و حیثیت زنان می گیرد. از رایج شدن شغل های فرساینده و پرخطری مانند دستفروشی و کولبری و زباله گردی در میان زنان تا حتی فروش کلیه و چشم. اخیراً روزنامه حکومتی خراسان در ۳۰ آذر ۱۴۰۰ طی گزارشی از بازار داغ فروش موی زنان و دختران خردسال خبر داد.
زنان بسیاری آنقدر دستشان خالی است که مجبور به فروش موی خود و دختربچه هایشان هستند. عمل فروش مو حکایت زنانی است که برای به دست آوردن پولی ناچیز، تنها با یک آگهی راهی آرایشگاه ها می شوند.
در برخی از آرایشگاه ها با نصب برگه ای با این عنوان که «موی شما را خریداریم» موی طبیعی را می خرند. این روزها نه تنها در آرایشگاه ها بلکه در سایت ها، کانال ها و گروه های مجازی نیز از این قبیل خرید و فروش موی طبیعی دیده می شود.
خریداران موی طبیعی بر اساس حجم، قد، رنگ و سلامت مو بر روی آن قیمت گذاری می کنند. هر چقدر بلندتر باشد قطعاً قیمتش بالا می رود. قیمت ها از ۳۰۰هزار تومان شروع می شود و تا ۴میلیون تومان یا بالاتر هم می رسد.
یکی از خریداران موی طبیعی گفت: «بیشتر مشتری هایمان از سر نداری و فقر موهایشان را می فروشند. تعدادشان هم کم نیست و حالا با شیوع کرونا و دست خالی مردم تقاضا برای فروش مو بیشتر شده است.» (سایت حکومتی تجارت نیوز- ۱۴ دی ۱۳۹۹)
آگهی های فروش موی زنان به یک مورد و دو مورد خاص خلاصه نمی شود. از تمام شهرهای ایران از پایتخت گرفته تا فقیرترین شهرها در فضای مجازی منتشر شده است.
در گزارشی در روزنامه حکومتی خراسان به نمونه های دردناکی از فروش موی زنان و دختران خردسال اشاره شده است.
پریای ۸ ساله موهای طلایی اش را فروخت
پریا یک دختربچه ۸ ساله است. او در حالی که گریه می کند روی صندلی آرایشگاه نشسته و در انتظار قیچی آرایشگر است تا موهای طلایی اش را کوتاه کند. آرایشگر به او می گوید: «اگر باز هم گریه کنی موهایت را نمی خرم و آن وقت دیگر نمی توانی تبلت بخری!» مادر پریا با دو میلیون تومانی که بابت فروش موها گرفته، یک تبلت دست دوم خرید.
![فروش موی زنان– موهای طلایی دختربچه ۸ ساله در ازای یک تبلت دست دوم](https://women.ncr-iran.org/fa/wp-content/uploads/2022/01/2-selling-womens-hair-min.jpg)
با اشک های مشتریانم احساس افسردگی می کنم
سودابه خانم آرایشگری که مدت ۴ ماه است کار خرید مو را شروع کرده است داستان افسردگی اش را این گونه بازگو کرد: «در چهارماهی که خرید مو را شروع کرده ام، آنقدر فقر و درماندگی مشتری هایم را دیده ام و آنقدر اشک های دخترهای نوجوان و جوان را روی همین چهارپایه پاک کرده ام که احساس افسردگی می کنم. خرید موهای بلند و پرپشت و بعد هم فروش آن به آرایشگرانی که با اکستنشن آنها را به موهای مشتریان پا به مدشان می چسبانند تا مویشان برای مدتی پرپشت و بلند باشد، سود خوبی دارد اما به این چیزهای ناگواری که باید ببینی نمی ارزد.» (روزنامه حکومتی خراسان – ۳۰ آذر ۱۴۰۰)
دختربچه ۱۰ ساله موهایش را فروخت تا گوشی تلفن همراه بخرد. یک زن ۵۰ ساله موهایش را فروخت تا بخشی از خرج داروهای شوهرش را بدهد که حین کارگری از طبقه سوم ساختمان پرت شد و فلج ماند.
یک زن ۲۱ ساله موهایش را فروخت تا برای پرداخت قسط جهیزیه خواهرش که عقد کرده بتواند هزینه کند. دختر ۱۵ ساله ای موهایش را فروخت تا مخارج ثبت نام در دبیرستان را بدهد. همه این نمونه ها از مشتری های سودابه هستند که طی دو سه ماه اخیر به او مراجعه کردند.
این خانم آرایشگر در ادامه صحبت هایش اشاره کرد که «۸۰درصد مشتری هایش از حاشیه شهر یا نقاط محروم مشهد می آیند و آنقدر فقیر هستند که گاه چون نتوانسته اند برای رسیدگی به موهایشان هزینه کنند، موهای آسیب دیده و کم پشتی دارند که قابل استفاده نیست.»
بالا رفتن خط فقر و تورم افسار گسیخته پدیده هایی مانند فروش موی زنان و دختران را در ایران به یک روال معمول تبدیل کرده است.
محمد رضا محبوب فر، کارشناس آسیب های اجتماعی در مورد بالارفتن عدد خط فقر گفت: «اگر خط فقر یک خانواده چهار نفره در کشور در ابتدای امسال به طور متوسط ۱۲میلیون تومان در ماه برآورد می شد، این خط به ۱۴میلیون تومان در ماه رسیده است.» (خبرگزاری حکومتی رکنا – ۳ مرداد ۱۴۰۰)