ایران در قعر جدول گزارش جهانی شکاف جنسیتی ۲۰۲۳
مجمع جهانی اقتصاد تازه ترین گزارش خود درباره شاخص شکاف جنسیتی جهانی را روز ۲۰ ژوئن ۲۰۲۳ برابر با ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ منتشر کرد. بر اساس این گزارش ایران از میان ۱۴۶ کشور که در این گزارش تحت بررسی قرار گرفته اند رتبه ۱۴۳ را به خود اختصاص داده است.
گزارش جهانی شکاف جنسیتی که توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر میشود، به بررسی وضعیت شکاف جنسیتی و تبعیض علیه زنان در تمامی کشورهای جهان میپردازد و مرجعی برای اندازهگیری سطح عدالت جنسیتی در بین کشورهاست.
در گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد، رتبهی ایران از نظر شکاف جنسیتی ۱۴۳ از بین ۱۴۶ کشور جهان اعلام شده که روندی نزولی نسبت به سالهای گذشته دارد. از میان ۹ کشور آسیای جنوبی، ایران تنها بالاتر از افغانستان در رتبه هشتم قرار گرفته است.
در گزارش جهانی شکاف جنسیتی همچنین آمده است که برابری و تساوات در ایران، سریلانکا و افغانستان (در گروه جنوب آسیا) عقبگرد داشته و سهم زنان در مواضع وزارت به نسبت سال ۲۰۲۲ افت کرده است.

شاخص گزارش جهانی شکاف جنسیتی
شاخص شکاف جنسیتی و تبعیض علیه زنان از چهار حوزه مشارکت و فرصتهای اقتصادی، دستیابی به امکانات آموزشی، سلامت و بقا و توانمندسازی سیاسی تشکیل شده که برآیند تمامی این چهار حوزه رتبهی کشورها از منظر عدالت جنسیتی را مشخص میکند.
اهمیت این شاخص در کنار دقت عمل بالا و اعتباری که در میان شاخصهای جهانی دارد، به دلیل کیفیت اندازهگیری آن، یعنی اندازهگرفتن فاصلهی میان زنان و مردان در ابعاد یادشده است. روش تحقیقی و تحلیل آماری این گزارش با این هدف طراحی شده تا ابزارهایی مؤثر برای کاهش شکاف جنسیتی و به دست آید. این روشها از زمان آغاز تدوین این گزارش در سال ۲۰۰۶ تاکنون ثابت مانده است.
در این گزارش نگاهی داریم به گزارش جهانی شکاف جنسیتی و تبعیض علیه زنان در زمینه مشارکت و فرصتهای اقتصادی در ایران.
مشارکت در بازار کار و فرصتهای اقتصادی
مشارکت زنان در بازار کار و فرصتهای اقتصادی برابر یکی از مؤلفههایی است که در شاخص شکاف جنسیتی لحاظ میشود. این شاخص با زیرشاخصهایی مانند نرخ مشارکت زنان، میزان درآمد زنان به نسبت مردان و سهم حضور زنان در مشاغل ردهبالا سنجیده میشود.
براساس گزارش سال ۲۰۲۳ مجمع جهانی اقتصاد، شاخص شکاف جنسیتی برای مشارکت و فرصت های اقتصادی در ایران ۳۴.۴درصد می باشد، در حالی که نرخ مشارکت در نیروی کار ۲۰.۴درصد و در رتبه ۱۴۶ (آخرین کشور) است. رژیم ایران همچنان از تساوی جنسیتی در اقتصاد جلوگیری می کند با شکاف وحشتناک ۱۷.۱درصدی در درآمد زنان که ایران را در رتبه ۱۴۵ قرار می دهد. درصد قانونگذاران، مقامات ارشد و مدیران ۲۱.۹درصد گزارش شده و درصد کارگران حرفه ای و فنی ۵۳.۴درصد می باشد.
وقتی نوبت به حقوق برابر برای کار برابر می رسد، شکاف جنسیتی برای ایران ۵۴.۲درصد است.
و بالاخره در حوزه توانمندسازی سیاسی، یکی از پایین ترین نرخ های برابری با نرخ ۳.۱درصد برای ایران به ثبت رسیده است. مشارکت زنان در پارلمان ۵.۹درصد، در مشاغل وزارتی ۵.۳درصد و در ریاست کشور صفردرصد می باشد.
تحت حاکمیت رژیم ملایان، اعمال تبعیض علیه زنان شاغل در ایران به یک امر معمول تبدیل شده است. با توجه به اینکه زنان در بازار کار سهم درخور توجهی را به خود اختصاص دادهاند اما همواره با اعمال سیستماتیک تبعیض جنسیتی، حقشان پایمال میشود.

سهم زنان ایرانی در اشتغال ۱۹ درصد
حاکمیت رژیم استبدادی ملایان در ایران و استقرار یک فرهنگ مردسالار و زنستیز در جامعه، مهمترین علت شکاف جنسیتی، تبعیض علیه زنان و بیکار ماندن زنان تحصیلکرده در ایران است. رژیم ولایت فقیه، نه تنها به اشتغال زنان اهمیتی نمیدهد، بلکه با انواع و اقسام حیلهها تا آنجا که در توانش است زنان را به پستوی خانه و خانه داری و فرزندآوری میراند و نه حضور در اجتماع و جامعه.
بر اساس آمار منتشره معاونت زنان و امور خانواده ریاستجمهوری رژیم در دی ۱۴۰۰، حدود ۲۷ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی در ایران را زنان تشکیل میدهند؛ با این حال سهم آنان از اشتغال در ایران حدود ۱۹ درصد است و به عبارت دیگر، ۶۰ درصد زنان تحصیلکرده ایرانی بیکارند. این آمار نشان میدهد که فقط ۴۰ درصد زنان تحصیلکرده به بازار کار وارد شدهاند.
علاوه بر آن، ۷۰ درصد زنان ایران نیز از شغل و درآمد پایدار برخوردار نیستند. این در حالی است که طی بیش از دو سال همهگیری کرونا و ایجاد بحرانهای اقتصادی و معیشتی روزافزون، در ایران زنان بیشتری کسب و کار خود را از دست دادهاند.
«مونا» یک زن جوان شاغل در یک شرکت بازرگانی واردات میگوید: «اصلا توانایی زن در ایران مهم نیست؛ در نهایت مردها انتخاب نخست کارفرمایان هستند.»
پروانه حسینی، مدرس مطالعات زنان و جنسیت از «دانشگاه ووستر» امریکا، میگوید: «کارفرمایان در بسیاری از موارد این را در نظر میگیرند که استخدام و اخراج کردن زنان راحتتر است. این طور جا افتاده که زنان مجرد با حقوق و دستمزد کمتر هم راضی میشوند و اخراجشان هم به دلیل نداشتن پشت و پناه راحت تر است.»
در برابر کار مساوی، دستمزد زنان، کمتر از دستمزد مردان
در ایران تحت حاکمیت آخوندها دستمزد زنان یک چهارم دستمزد مردان است.
«ف»، یک زن وکیل دادگستری در یکی از شهرهای جنوب ایران، ضمن اشاره به تبعیض علیه زنان در ایران میگوید: «در ایران متاسفانه عادی شده که زنها هم اندازه مردها کار کنند ولی دستمزد کمتری دریافت کنند. البته برای زنان مجرد در شهرستانها شرایط بدتر است. هرچقدر پلکانی به سمت مناطق محروم و شهرهای کوچک برویم، این مشکلات و تبعیضها بیشتر میشود. من وکالت شرکتهای مختلف را انجام دادهام و دیدهام که منشیهای زن به نسبت منشیهای مرد مزد کمتری دریافت میکردند. در بین وکلا نیز مردان حقالوکاله بیشتری به نسبت زنان دریافت میکنند؛ حتی فروشندگان مرد دستمزد بیشتری نسبت به فروشندگان زنان دریافت میکنند. برخی از کارفرمایان فکر میکنند، زنان مجرد ممکن است بیشتر با خانوادههای خود زندگی کنند و به همین دلیل هزینه کمتری برای زندگی دارند و این حق را به خودشان میدهند که حقوق کمتری به آنها پرداخت کنند.»
بنا به گزارش خبرگزاری کردپا در ۵ تیر ۱۴۰۱، چندی پیش یکی از وکیل و فعال زن مریوان از نیروی کار ارزان زنان در مزارع توت فرنگی شهرستان مریوان خبر داد. بنا به گفته وی این زنان به رغم اینکه دقت و دلسوزی بالایی در جمعآوری محصول دارند اما روزانه ۲۰۰ هزار تومان دستمزد میگیرند. یعنی دستمزدی کمتر از یکسوم دستمزد مردان برای کار مساوی.

نهادینه شدن خشونت علیه زنان
اعمال خشونت و تبعیض علیه زنان در حکومت ملايان در زمینه اشتغال، تلاش برای خانهنشین کردن آنها با ترغیب به ازدواج و بارداری زودهنگام و توزیع نابرابر فرصتهای شغلی در ایران، محرومیتهای زنان در دستیابی به شغل را طی سالها در پی داشته است. شماری از زنان در ایران با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی، به مشاغل غیررسمی روی آوردهاند یا مجبور به پذیرش نقش سنتی در خانه و شغلهایی که درآمد کمتری دارند و حقوق زنان را در بازار کار تضمین نمیکنند، شدهاند.
شهریور ۱۳۹۹ در پی افشاگری زنان روزنامهنگار از آزار و اذیتهای جنسی و خشونتی که در محیط کار بر آنها روا داشته شده بود، گوشهیی کوچک از زوایای پنهان و عمیق خشونت و تبعيض علیه زنان شاغل آشکار شد.
سارا امتعلی، روزنامهنگاری که از اذیت و آزار خود در انجام مصاحبه کاری پرده برداشت، آغازگر مسیری شد که زنان روزنامهنگار بسیاری روایتگر آزارها شدند و در پی آن ۲۳ روزنامهنگار زن با انتشار بیانیهای در ۱۲ آبان ۱۳۹۹ روایتهای آزار جنسی یکی از روزنامهنگاران را تایید کردند.
خشونت جنسی علیه زنان در عرصه اشتغال
آگهیهای استخدام در روزنامهها و سایتهای استخدامی و پیشنهادات غیر اخلاقی به زنان در به اصطلاح مصاحبههای کاری از جمله موارد خشونت علیه زنان و دختران ایرانی طی سالهای متمادی در یک حکومت زنستیز است.
مینا زن مجردی که چند بار به دلیل خشونت مجبور به ترک محل کار خود شده است، میگوید: «زن بودن در ایران سخت است. زن شاغل بودن سختتر. زن شاغلِ توانمند مجرد بودن سختتر از همه است.»
مینا ضمن اشاره به تفکر زنستیز و مردسالار میگوید: «حتی روشنفکرترین مردها هم ته ذهن خود زن را در حد منشی و یک کارمند معمولی میپذیرند و برایشان قابل تحمل است و بیشتر از آن برایشان آزاردهنده است. در یک موقعیت یکسان بین یک زن و مرد حتی اگر زن به لحاظ شایستگی برای انتخاب شدن به عنوان مدیر یا مسئول گزینه بهتری باشد، مسلما مرد انتخاب میشود. من چند برابر یک مرد کار میکنم ولی حقوق به مراتب کمتری دریافت میکنم. زنها راحت پاک و حذف میشوند.»
تبعیض علیه زنان، ابزاری برای سرکوب و فشار بر کل جامعه
عوامل سیاسی قوه محرکه تفکر پدرسالارانه در جامعه ایران هستند. بسیاری از اشکال تبعیض به وضوح در قوانین رژیم ملایان نهادینه شده اند. و علت آن هم این است که زن ستیزی یکی از ویژگی های رژیم ولایت فقیه است و خود دولت اصلی ترین علت این مصائب می باشد.
ملایان می خواهند با ترویج فرهنگ پدرسالارانه پایه های تسلط وحشتناک خود بر جامعه را تحکیم کنند. تبعیض علیه زنان به عنوان ابزاری برای سرکوب کل کشور عمل می کند.
اما زنان ایران در 44 سال گذشته از رژیم سرپیچی کرده اند. آنها برابری خود را با رهبری تظاهرات ضدرژیم در سراسر کشور ثابت کرده اند و این نشان می دهد آنها پیشاپیش خود را در رابطه با تصمیم گیری برای سرنوشت خود و کشورشان توانمند کرده اند.