ایران – زنان :‌ نامه به دختر يك زندانی سیاسی

نامه به دختر يك زندانی سیاسی

افشين بايماني- زنداني سياسی،  به تازگي نامه اي خطاب به پريا كهندل كه پدرش صالح كهندل از زندانيان سياسی مي باشد، نوشته است.

پریا سال گذشته به همراه دائی اش فرزاد مددزاده، زندانی سیاسی سابق، از ایران خارج شد و در فرانسه به اپوزیسیون اصلی ایران مجاهدین خلق پیوست.

در نامه آقای بایمانی، چنين آمده است:

«دخترم پریا سلام؛ سال نو مبارک

از پشت میله های سرد زندان بیرون را می نگرم؛ با تمام وجود حس می کنم تلاش شما در راه آزادی چقدر به پیروزی نزدیک شده است. سال نو را به تو و فرزاد و همه دوستانت تبریک می گویم. لابد می پرسی بعد از مدت ها چی شده به یاد تو افتادم؟ راستش به خاطر این بود که امروز هفته دوم سال بود. سال گذشته همین موقع برای ملاقات آمده بودی، ولی تو را نگذاشتند با بابا ملاقات حضوری داشته باشی!  در حالی که در آن هفته، به همه زندانیان زندان رجایی شهر ملاقات حضوری دادند.  فقط یک استثناء داشت آن شما بودید!

در حالی که همه ملاقات حضوری داشتند، فقط تو مجبور شدی از پشت شیشه ملاقات کنی.

آن روز بعد از ملاقات حضوری که داشتم، به سالن ملاقات کابینی آمدم.  سالن خالی بود، تو و بابا روبه روی هم، پشت شیشه با هم صحبت می کردید. دیدم هنگامی را که داشتید با، بابا (صالح) می خندیدید، چنان با ذوق و شوق به هم نگاه می کردید که هیچ توجهی به اطراف تان نداشتید. گویی در آغوش یکدیگر ذوب شده بودید.

وقتی با، بابا (صالح) از ملاقات برمی گشتیم احساس کردم بابا (صالح) برافروخته است؛ به او گفتم خیلی ناراحتم که به شما و پریا ملاقات حضوری ندادند. با همان لبخند همیشگی و تبسم گفت: تنگ نظران نظر به میوه کنند و ما تماشاگر بوستانیم…

امروز هم، اگرچه تو این صحنه های دردآور را نمی بینی، ولی وقتی بابايت از ملاقات برگشت، با همان لبخند و تبسم بود. این بار نه به خاطر اینکه به دخترش اجازه ملاقات نداده اند،  نه!

این بار به پدربزرگ هفتاد و چند ساله ات که با کلی زحمت خودش را به اینجا رسانده بود که چند دقیقه بابا را از نزدیک ببیند، اجازه ملاقات ندادند.  درست همان صحنه سال گذشته، تکرار شد. به همه ملاقات حضوری دادند ولی به این پیرمرد ۷۰ ساله، نه!…».

خروج از نسخه موبایل