دوستان عزیز، من به اینجا آمدهام که فقط سه جمله بگویم. اول: اینجا هستم که به شما بگویم، دوست شما هستم، میخواهم از شما حمایت کنم و یاور شما باشم.
مادر بزرگ من مطلقاً از حقوق انسانیاش برخوردار نبود، نه حق رأیدادن، نه هیچ حق سیاسی و شهروندی، هیچ! او مادون انسان محسوب میشد و در طول جنگ جهانی دوم زنده ماند.
مادر من با یک رژیم استبدادی کمونیستی مواجه بود.
و من، اولین نخستوزیر جمهوری دموکراتیک اسلواکی بودم.
دختر من از آزادی، صلح، دموکراسی و حقوقبشر برخوردار است و من از این بابت مفتخرم.
ما به فرزندانمان حیات نمیدهیم تا بهدست بنیادگراها کشته شوند. ما به فرزندانمان حیات نمیدهیم تا بهخاطر حماقت دیکتاتورها زندانی شوند و ما به فرزندانمان حیات نمیدهیم تا مانند برده زندگی کنند.
ما به آنها حیات میدهیم تا از کرامت و حقوق انسانی برخوردار باشند.
خانم رجوی، از شما بهخاطر آنچه که انجام میدهید سپاسگزارم. مفتخرم که میتوانم این جمله را بگویم؛ قبل از هر چیز دوستان، ما نمیتوانیم زیبایی دنیا را از میان اشکها در چشمانمان ببینیم. و دوستان، ما سایههای شبه انسان و نامطمئن نیستیم. ما انسان هستیم و نوید آیندهیی از امنیت و خوشوقتی برای همه ما، باور کنید ما همین هستیم.