جان پدر و مادر من در ایران در خطر است – شقایق عظیمی

شقایق عظیمی

شقایق عظیمی :اعضای محترم پارلمان، خانمها و آقایان، خانم مریم رجوی عزیز،

مایلم از کمیته پارلمانی فرانسوی برای یک ایران دموکراتیک تشکر کنم که این فرصت را جهت صحبت با شما به من داده است. من شقایق عظیمی، 22ساله، عضو سازمان مجاهدین خلق ایران هستم.

امروز این‌جا هستم تا در مورد والدینم که اکنون در زندان هستند با شما صحبت کنم. هر دو آنها زندانیان سیاسی سابق هستند. مادرم از بیماری‌ام اس رنج می‌برد و حدود 8سال را در زندان گذراند. از 1981 تا 1986 در یک مکان وحشتناک به نام «واحد مسکونی» قرار داشت، جایی که زندانیان زن تحت شکنجه‌های غیرانسانی، روانی و فیزیکی قرار داشتند. اکثر افرادی که در این واحدها قرار گرفتند هرگز نجات نیافته یا دچار جنون شدند. این شکنجه‌ها باعث شدند مادرم دچار بیماری‌ام اس گردد.

در 13اکتبر مطلع شدم والدینم چند روز قبلش در ایران دستگیر شده و علت این دستگیری تنها این بود که از حامیان مجاهدین خلق ایران هستند.

در دور بعدی از 2009 تا 2011 بار دیگر تنها به‌دلیل سفر به کمپ اشرف و دیدار با من و خواهرم، نیلوفر، دستگیر و روانه زندان گردید. دو سال بدون دارو. او بار دیگر در 2012 هم دستگیر شد، و اکنون بار دیگر دستگیر شده و تحت شرایط سختی قرار دارد.

می‌خواهم در مورد پدرم هم برای شما بگویم. او اکنون از بیماریهای قلبی رنج می‌برد. او در دوران شاه و تحت حاکمیت ملایان هم در زندان بود. اما با وجود همه این فشارها در طول این سالها و نگرانیها، یک روز والدینم به ما گفتند ما هرگز فعالیتهای خود علیه ملایان را متوقف نخواهیم کرد چون عاشق آزادی هستیم و از شما و مبارزه شما امید و قوت می‌گیریم. بدین طریق است که والدینم و دیگر زندانیان سیاسی در زندانهای این دیکتاتوری مقاومت می‌کنند، و افتخار می‌کنم چنین والدینی دارم.

اما باید به شما بگویم که قیمت آزادی محدود به زندانی شدن نیست. بیش از 120هزار در حین مبارزه علیه این رژیم شرور جان خود را از دست داده‌اند. یکی از آنها دختر عموی عزیزم، نسترن عظیمی بود که با او بزرگ شدم. او در رشته کامپیوتر تحصیل کرده و هنرمند بود. اما متأسفانه در یک حمله مرگبار در 8آوریل 2011 توسط نیروهای عراقی در کمپ اشرف به‌شهادت رسید.

بنابراین، امروز این‌جا هستم تا صدای بی‌صدایان باشم، صدای والدینم و هزاران زندانی سیاسی بی‌گناه که در زندانهای قرون‌وسطایی ایران هستند، صدای زنان و مردان جوانی که والدین خود را از دست داده‌اند، صدای افراد بی‌گناهی که با جراثقال در ملأعام اعدام می‌شوند. پیام من از جانب آنها بسیار روشن است: روحانی یک قاتل است و باید در دادگاه جنایی محاکمه شود.

در نهایت، می‌خواهم به والدینم و دیگر زندانیان سیاسی بگویم به مقاومت شما افتخار می‌کنیم. این رژیم از بین خواهد رفت و شما را در یک ایران آزاد و دموکراتیک خواهیم دید. بنابراین، امیدهای خود را مثل ما زنده نگهدارید و… هرگز تسلیم نشوید.

خروج از نسخه موبایل