از هر یاد و خاطرهاش امید به آزادی مثل خورشید میدرخشد
حمیده طاعتی پس از چهاردهه مبارزه در برابر استبداد زن ستیز دینی جاودانه شد. او عضو شورای مرکزی و از مسئولان ستادهای سیاسی و تبلیغات سازمان مجاهدین در پی یک بیماری سخت و طولانی روز ۲۵ تیرماه ۱۴۰۱ در بیمارستانی در پاریس درگذشت و به یاران شهیدش و جاودانه فروغهای آزادی پیوست.
چهرهای همیشه خندان و شکرگذار گویی که هیچ درد و رنجی ندارد. تنها یک جا غمگین میشد وقتی که میدید تو غمگین هستی و او نیز با تو غمگین میشد. هر جا نیاز به تکیهگاه محکم و استوار داشتی، کوهی پرصلابت همچون حمیده در کنارت حاضر بود. هرجا دستی برای کمک و یاری میخواستی دست حمیده بود که تو را یاری میکرد.
بی هیچ توقعی از کسی، برای برآورده کردن انتظارات دیگران همیشه آماده بود.
سختترین کارها را برمیگزید، هرآنچه آسایش و راحتی بود را برای دوستان و همرزمانش میخواست و سختی و سختکوشی را برای خود. با وجود نداشتن یک پا و جراحت در پای دیگر ، اما پیشتاز کارهای سخت بود. در تمامی میدان های نبرد حاضر بود و او بود که بهخاطر بیماری جانکاهش به دیگر همرزمانش روحیه میداد.
حمیده طاعتی اسطورهای از جنگاوری و تعهدپذیری و از افتخارات تاریخی مجاهدین به ویژه زنان مجاهد، مظهر عشق و شور و سرزندگی بود که با ایمان به رهایی و آزادی مردم و میهنش هر درد و رنج و سختی را تحمل میکرد. زیرا او با مردم دردمند میهنش و با آرمان آزادی که آن را انتخاب کرده بود عهد و پیمانی داشت که تا آخرین لحظات حیات به آن وفادار ماند.
گذری بر زندگی و مبارزه پربار حمیده طاعتی
حمیده طاعتی متولد ۱۳۳۴ در تهران لیسانسیه مدرسه عالی کامپیوتر و آنالیز سیستمها بود. در سال ۱۳۵۶ فعالیتهای سیاسی خود را با شرکت در تظاهرات ضدسلطنتی آغاز کرد. در سال۱۳۵۷ همزمان با اوج گیری تظاهرات علیه دیکتاتوری سلطنتی فعالیت های خود را گسترش داد و در جریان همین فعالیتها با نام مسعود رجوی و آرمانهای سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد.
حمیده طاعتی پس از انقلاب ضدسلطنتی به فعالیتهای خود در ارتباط با مجاهدین ادامه داد و زمستان ۱۳۵۸ به طور حرفهای و تمام وقت در بخش اجتماعی سازمان مجاهدین مسئولیتهای خود را برعهده گرفت.
در شهریور ۱۳۶۲، دو سال پس از آغاز مقاومت عادلانه مردم ایران، به منطقه مرزی کردستان منتقل شد و به فعالیتهای خود در بخش اجتماعی ادامه داد.
حمیده طاعتی با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال۱۳۶۶ در عملیات مختلف از جمله عملیات بزرگ آفتاب و عملیات چلچراغ شرکت داشت.
در عملیات چلچراغ در شب ۳۰ خرداد ۱۳۶۷ به شدت مجروح شد و یک پای خود را از دست داد. اما به مدت ۳۰ سال تا سال ۱۳۹۷ که دچار بیماری جانکاه دیگری گردید حتی یک لحظه هم حاضر نشد از کارها و مسئولیتهایش دست بکشد.
به راستی که او از اسطورههای مقاومت و جنگاوری و مسئولیتپذیری بود.
پرستارش وقتی موضوع بیماری جانکاه او را فهمید گریه کرد و گفت تو چرا؟! حمیده به او رو کرد و گفت: من خوشبختترین زن و انسان روی زمین هستم.
بیماری جسمش را فرسوده میکرد، اما روحیهاش این درد و رنج را در مینوردید. در اوج بیماری با همه عوارض و دردهای طاقتفرسایی که داشت همیشه درد و بیماری را به هیچ میگرفت و در این نبرد پیروز دائمی صحنه بود.
حمیده طاعتی از جمله موسس و مدیر سایت ایران فوکوس بود. او در شهریور سال۱۳۷۲ به اتفاق آرا به عضویت شورای ملی مقاومت ایران در آمد.
در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ دولت فرانسه در یک زد و بند با رژیم ایران، به مقر شورای ملی مقاومت ایران حمله و اعضای مقاومت از جمله رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت را دستگیر کرد. حمیده طاعتی به رغم وضعیت جسمی دشواری که داشت اما در مقابل رفتار وحشیانه نیروهای مهاجم با شجاعت مقاومت کرد و در کارزارهای گسترده پایداری علیه این توطئه ننگین شرکت داشت.
![حمیده طاعتی](https://women.ncr-iran.org/fa/wp-content/uploads/2022/07/Hamideh-Taati_2-min.jpg)
پیام مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
خانم زهرا مریخی، مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، طی پیامی درباره درگذشت شیرزن مجاهد خلق حمیده طاعتی گفت: حمیده طاعتی با ۴۳سال سابقه تشکیلاتی و رزم حرفهیی از افتخارات تاریخی مجاهدین بهویژه زن انقلابی مجاهد خلق و عموم زنان آزاده و رزمنده ایرانی است. برادرش مجاهد خلق مسعود طاعتی از شهیدان قتلعام سال ۶۷ در زندان اوین است.
پیام خانم مریم رجوی
خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، به مناسبت درگذشت حمیده طاعتی از جمله گفت:
واژهها برای توصیف قهرمانیهای این شیرزن مجاهد و امید و ایمان بیخلل او یاریم نمیکند. روح بزرگ، عشق پرشور و جان ناآرام او در یاد و رزم یارانش جاودان و شعلهور است.
اگر چه از سه دهه پیش پیکر حمیده عزیزم آکنده از زخم و جراحتهای بسیار در نبرد با پاسداران خمینی بود اما عشق و ایمان و روحیه شادابش همیشه صفابخش جمع مجاهدین بود. در همه صحنههای نبرد نظامی و سیاسی و در میدان نبرد با جراحتها و بیماری جانکاه چند ساله مجاهدی مصمم، صبور و قابل اتکا و شکافنده بود و مصداق این حقیقت که شرایط سخت، سنگ محک گوهر انسانی است.
شور و امید پر طراوت حمیده در میدان کار و مسئولیت و رزم و نبرد زبانزد یارانش بود و لحظات زندگیاش سرشار از اندیشه و عمل برای سرنگونی رژیم پلید آخوندی و رهایی ایران و ایرانی. با آرمان ضداستثماری مجاهدین یگانه بود و در نبرد با ایدئولوژی جنیست و فردیت فروبرنده راهگشا و رهاکننده. حالا مشعل عزم و رزم او پیشاروی خواهران و برادران مجاهدش راه میگشاید و شور انقلابیاش در نبرد کانونهای شورشی شعله میکشد.
بله حمیده عزیزم این الگوی پایداری و شور انقلابی زنده و حاضر است و از هر یاد و خاطرهاش امید به آزادی مثل خورشید میدرخشد.