خانم رجوي در اجلاسي با حضور يك صد پنجاه تن از نمايندگان پارلمان اروپا و دستياران آنها كه به دعوت رئيس كميسيون زنان پارلمان اروپا و به مناسبت روز جهاني زن تشكيل شده بود، شركت وسخنراني كرد.
در اين اجلاس كه با عنوان « زنان، پيشتاز تغيير دمكراتيك در ايران» كه به رياست خانم اوا بريت سونسون، رئيس كميسيون زنان پارلمان اروپا برگزار شد، شماري از نمايندگان پارلمان اروپا، شركت و سخنراني كردند.
خانم رئيس
دوستان عزيز
از حضور در اين اجلاس و سخن گفتن درباره روز جهاني زن در پانزدهمين سالگرد كنفرانس پكن، بسيار مفتخرم. بخصوص كه عيد جهاني زن، امسال، به نام زنان شجاع ايران رقم خورده است.
بسيار خوشوقتم كه امروز شاهد «تشكيل كميته همبستگي با زنان ايران براي يك ايران آزاد» هستم. از همبستگي شما با زناني كه در صف مقدم قيامها هستند، قدرداني ميكنم.
زناني كه در قيام براي به زير كشيدن وحشيترين ديكتاتوري جهان نقش پيشتاز دارند. مادراني كه شنبههاي هر هفته با گرد آمدن در در نقاط مختلف تهران، مردم را به ادامة قيام براي آزادي ترغيب ميكنند. دختران جواني كه در اين ماهها به زندان افتاده زير شكنجهها و در مقابل انواع رذالتها و بيحرمتي جلادان مقاومت ميكنند و دختراني كه گروههاي قيامكننده را هدايت ميكنند. تصادفي نيست كه ندا سمبل قيام مردم ايران شد و تصوير او در تمام جهان احترام و همبستگي نسبت به مردم ايران برانگيخت.
از شروعِ قيام، تحليلگران آن قدر تحتِ تأثيرِ موقعيتِ زنانِ ايران قرار گرفتند كه برخي آن را انقلابِ زنان خواندند. اين موقعيت، يك روزه شكل نگرفته است. بلكه در مبارزه و فداكاريِ 150 سالة زنانِ ايران از يك سو، و ماهيتِ رژيم از سوي ديگر ريشه دارد.
پس از سرنگوني ديكتاتوري شاه، زنان با يك رژيمِ ارتجاعي رودررو شدند كه ويژگي اصلي ماهوياش زن ستيزي بود.
سركوب فاجعه بار زنان توسط اين رژيم و ايستادگي درخشان زنان در شكنجهگاهها و ميدانهاي اعدام، و حضور آنان در مقاومت سازمانيافته، تأثيرِ عمده در تحولات سه دهه گذشته ايران داشته است.
مبارزاتِ زنان ايران عليه ديكتاتوري مذهبي، در مقاومتِ سازمانيافته به بلوغ رسيد. به طوري كه سازمان مجاهدين ـ جنبش اصلي مقاومت ما ـ تماماً به وسيله زنان هدايت ميشود و اكثريت اعضاي پارلمان مقاومت از زناناند.كما اين كه اشرف محل استقرار هزاران عضو سازمان مجاهدين خلق ايران واقع در عراق توسط زنان پيشتاز رهبري ميشود. آن هم در حاليكه بر فشار حملات و توطئههاي سنگين رژيم قرار دارد. پايداري اشرف به خصوص هدايت آن توسط زنان الهام بخش مبارزه زنان و جوانان ايران شده است.
با يادآوري اين تجربهها، ميخواهم بر چند حقيقت مهم تأكيد كنم:
اول، شركت زنان در رهبري، به عنوان ديناميسم پايداري و پيشروي اين مقاومت.
دوم تأثير حضور فعال زنان به عنوان نفي كننده هرگونه تسليم در برابر ديكتاتوري.
سوم تأثير حضور زنان در ايجاد يك فرهنگ و روابط نوين انساني و اعتلاي همبستگي.
چهارم نقش تعيينكننده زنان در به زير كشيدن رژيم حاكم.
و سرانجام نقش زنان به عنوان تضمين دمكراسي و توسعه پايدار در ايران فردا
اجازه بدهيد آنچه را كه سالها پيش از اين در اجتماعِ بزرگ ايرانيان در لندن خطاب به آخوندهاي حاكم بر ايران گفتم تكرار كنم:« شما هر چه از تحقير، ستم، سركوب، شكنجه و كشتار در چنته داشتيد عليه زن ايراني بكار گرفتيد اما مطمئن باشيد … كه به دستِ همين زنانِ آگاه، آزاد و رها، بساطِ ستمِ شما در همه جا برچيده خواهد شد».
دوستان عزيز
در حالي كه قيامها ادامه دارد ضروري است رويكرد مقاومت در قبال جناح مغلوب از آغاز قيام تاكنون را خاطرنشان سازم. ما پيوسته هرگونه تعرضِ باند ولايت فقيه نسبت به آنان را محكوم كردهايم. فراتر از اين مسعود رجوي رهبر مقاومت تأكيد كرده است« از هر گونه فاصله گرفتنِ اين جناح از ولايتفقيه حمايت مىكنيم. اين نه يك امر دلبخواه، بلكه يك وظيفه ملى در اثبات صداقت و تعهد ما نسبت به امر سرنگونى رژيم است».
رهبران جناح مغلوب با بخشي از اين جنبش همراهي دارند. با اين حال ميان ما و آنها وجوه متمايز متعددي وجود دارد. در شروعِ قيامها، آنها تنها خواستارِ تجديدِ انتخابات بودند. اما حالا از آن خواست هم دست شستهاند آنها خواهانِ ادامة پروژة اتمي ملاياناند و از قانون اساسي ولايت فقيه دفاع ميكنند. قانون اساسيِ زن ستيزي و نقضِ حاكميتِ مردم.
و تا آنجا كه به مسأله زنان بر ميگردد، آنها از خواستهاي زنانِ ايران به شدت فاصله ميگيرند.
خواستِ زنانِ ايران، البته سرنگوني رژيم ولايت فقيه است. اما من حتي ملاك سادهيي را پيش ميكشم و آن لغو حجاب اجباري است كه مصوبه شوراي ملي مقاومت ايران در سال 1366 است. تا آنجا كه به رژيم برميگردد به دليل اصلاحناپذيري هرگز نميتواند به آن تن بدهد. اما اگر كسي حقيقتاً خواهان آزادي جامعه ايران است ، بايد از حداقل آزاديها از جمله از آزادي پوشش زنان دفاع كند.
31 سال پيش ملاها، ديكتاتوري خود را با تحميل حجاب اجباري به بهانه اسلام آغاز كردند.
ما با الهام از اسلام حقيقي، بر آزادي و از جمله آزادي زنان در انتخاب پوشش و نفي هرگونه اجبار و تحميل در اين زمينه تأكيد ميكنيم.
اين است معناي پيامِ قرآنيِ لا اكراه فيالدين.
بگذاريد هر زني آزادانه خودش انتخاب كند كه چه بپوشد، چه نپوشد.اين حداقلِ آزاديِ انسانيِ زن ايراني است.
تا كي زنان به خاطر نوع يا رنگ پوشش خود بايد آزار و شكنجه ببينند،يا مورد تعرضِ جنسي قرار بگيرند؟
بازجويي از زنان به خاطر رنگ و نوع لباس و آرايش يا حتي نحوة راه رفتن و سخن گفتن و آنچه مقرراتِ بدحجابي است، نقضِ فاحشِ حق آزادي و حق امنيت زن ايراني است.محكوم كردنِِ زنان به حبس يا 74 ضربه شلاق به خاطرِ نوعِ پوشش آنها، قانونِ بربريت است. اين قانونِِ خشونت و اهانت عليه زنِ ايراني بايد براي هميشه خاتمه يابد.
بنابراين به جناحِ مغلوبِ رژيم ميگوييم اگر در خواستِ خود براي آزاديِ مردم صادقايد، اولين قدم، موافقت با لغوِ حجاب اجباري است.
هر حكومتي هم كه پس از آخوندها سرِ كار بيايد، بايد اين اصل را محترم بشمارد كه انتخابِ پوشش با خودِ زنان است نه با حكومت.
ما در پي برپايي يك جمهوري مبتني بر جدايي دين و دولت و كثرتگرايي و احترام به حقوق بشر هستيم. ما به لغو حكم اعدام در ايران پس از سرنگوني رژيم ولايت فقيه متعهديم و خواهان يك ايران غيراتمي.
برابري زن و مرد در ديدگاهها و برنامه ما براي ايران فردا جاي مهمي دارد. مشروح اين نقطهنظرها در اختيار شماست. در ايران فردا جميع آزاديهاي فردي در مورد زنان بايد به رسميت شناخته شود. از جمله آزادي در انتخاب پوشش، آزادي در اعتقاد و مذهب، ازدواج و طلاق، اشتغال و رفت وآمد. ما به برابري كامل حقوق اجتماعي و سياسي و فرهنگي و اقتصادي زن و مرد معتقديم. و به خصوص تأكيد داريم كه زنان بايد در رهبري سياسي جامعه مشاركت برابر داشته باشند.
دوستان گرامي
رژيم ولايت فقيه امروز براي به تأخير انداختن سرنگوني خود سياست سركوب و تروريسم را در همه پهنهها شدت داده است.
در داخل ايران به دستگيريها گسترده و افزايش فشار و شكنجه به زندانيان سياسي روي آورده است. همزمان اكيپهايي از مأموران وزارت اطلاعات و سپاه قدس را پشت در ورودي اشرف جمع كرده و با جنگ رواني نفرتانگيزي در حال زمينه چيني براي كشتار مجدد ساكنان اشرف است.
در عراق به تلاش براي مصادره انتخابات پارلماني ماه مارس دست زده و در عين حال برنامة توليد بمب اتمي را شتاب بخشيده و برد موشكهاي خود را به اروپا رسانده است.
حقيقت اين است كه امروز كنار زدن مانع اصلي دمكراسي و آزادي در ايران و برطرف كردن خطر بزرگ صلح و امنيت جهان تبديل به موضوع واحدي شده است.
در مقابل اين خطر ميدانيم كه نه مذاكراتِ تروئيكاي اروپا در سالهاي گذشته، نه سياستِ بستههاي تشويقيِ گروهِ 5+1 و نه تعاملِ يك سالِ اخيرِ آمريكا، هيچكدام جز جريتر كردن رژيم اثري نداشت و از نزديك شدنِ ملايان به بمب اتمي جلوگيري نكرد.
ما از سالها پيش اعلام كرده بوديم كه مهار اين خطر يك راه و فقط يك راه دارد و آن تغيير رژيم است. تغيير دمكراتيك به وسيله مردم و مقاومت ايران.
ما از سالها پيش بر ضرورت اعمال تحريمهاي نفتي، تجاري، تسليحاتي و تكنولوژيكِ اين رژيم تأكيد كردهايم.
متأسفانه دولتهاي غرب به خاطر منافع گذراي خود اين خطر شوم را ناديده گرفتند. از آن بدتر با هيولاي ولايت فقيه مماشات كردند. حتي به خاطر جلب رضايت آن در سركوب مقاومت شريك شدند.
حالا خوشبختانه صداهاي فزايندهيي براي تحريم ملاها و بلوكه كردن سپاه پاسداران شنيده ميشود. اما اين فراخوانها به شرطي جديت مييابد كه اتحاديه اروپا و آمريكا آن را به اقدامهاي مشخص و جدي ارتقا دهند. اين اقدامها حتي نيازي به تصويب شوراي امنيت ندارد. و از همين اروپا ميتوان شروع كرد.
بنابراين از سوي عموم مردم بهپاخاسته ايران بويژه زنان قيام كننده از پارلمان اروپا و شوراي اتحاديه اروپا ميخواهم:
1ـ براي مقابله با موج سركوب و دستگيري, محاكمات نمايشي از جمله به اتهام محارب و اعدام زندانيان سياسي اقدامات مؤثر به عمل بياوريد.
به همين منظور از پارلمان اروپا ميخواهم يك كميته ويژه براي رسيدگي به نقض وحشيانه و سيستماتيك حقوق بشر در ايران, از جمله وضعيت زندانها و زندانيان سياسي و خانواده هاي زندانيان و فعالان سياسي و خانواده هاي ساكنان اشرف تشكيل دهد.
2ـ درباره شرائط زندانيان سياسي زن در ايران و به طور خاص جنايت سيستماتيك و برنامهريزي شده تجاوز به زندانيان تحقيق جامعي به عمل آوريد.
3ـ براي مقابله با سركوب مردم ايران توسط سپاه پاسداران پشت جبهه وسيع و فعال آن در همين اروپا را تعطيل كنيد. سپاه پاسداران تعداد زيادي شركتهاي پوششي در اروپا دارد .شركتهاي فعال در فرانسه، آلمان، در همين بلژيك، هلند، اتريش، انگلستان و ايتاليا كه براي سركوب مردم ايران و تداركات توليد بمب اتمي و موشكهاي بالستيك تلاش ميكنند. از شوراي وزيران انتظار داريم كه تمام اين شركتها را تعطيل كنند.
4 ـ شبكه سرويس اطلاعاتي ملايان در كشورهاي مختلف اتحاديه اروپا را برچينيد. آنها فعالانه به جاسوسي عليه اپوزيسيون و بستن راه تنفس جامعه ايران مشغولاند. سرويسهاي غربي عميقاً از چند و چون كار آنها مطلعند. جاسوسان ديكتاتوريِ مذهبي، سلولهاي خفته تروريستي عليه مردم اروپا هستند. حالا زمان برچيدن آنهاست.
5 ـ جلوگيري از گسترشِ نفوذِ سپاه پاسداران در عراق از هر جهت ضروري است. همه ميدانند كه ايالات متحده پس از اشغال عراق مرتكب اشتباه بزرگتري شد. زيرا دستنشاندگان ملاها و بخشي از سپاه قدس را در حاكميت عراق شريك كرد.
امروز بالاترين فرمانده نظامي آمريكا در منطقه اذعان ميكند كه كميتهيي كه رهبران احزاب ملي عراق را از ليست كانديداهاي انتخابات حذف كرد، وابسته به سپاه قدس است. با اين همه آمريكا همچنان در حال مماشات با عوامل همين سپاه قدس در عراق است.
6ـ از شوراي اتحاديه اروپا ميخواهم در مقابل تلاشهاي فشرده رژيم ايران و ايادي عراقيش براي انهدام اشرف و در جهتِ اجراي قطعنامه 24 آوريل 2009پارلمان اروپا از سازمان ملل بخواهد حفاظت ساكنان اشرف را برعهده گرفته و ضمنِ تضمينِ آن، كمكهاي لازم را در اين زمينه به ملل متحد تقديم كند.
از همه شما متشكرم