شرایط دردناک زنان و كودكان مناطق زلزله زده بعد از یک‌سال

شرایط دردناک زنان و كودكان مناطق زلزله زده بعد از یک‌سال

با گذشت يك سال از وقوع مرگبارترین زلزله سال که به قدرت ۷.۳ ریشتر در 21 آبان 1396 غرب استان كرمانشاه را لرزاند و خسارات بزرگی به جا گذاشت، مردم این منطقه همچنان در شرایط وخيم معيشتي به سر مي برند و وضعیت روحی و روانی بسیار نامساعدی دارند.

این زمین لرزه به 10 شهرستان و ۱۹۳۰روستا خسارت وارد کرد، بیش از ۱۰۰هزار واحد مسکونی را ویران ساخت. شهرهای قصرشیرین، سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی متحمل بیشترین تلفات و خسارات شدند.

با بیش از ۵۲۰۰ پس‌لرزه در یک سال گذشته، کابوس دلهره و مرگ را جایگزین آرامش و امنیت برای بازماندگان محروم آن نموده است.

مهدی طاهباز فرماندار سرپل ذهاب اعلام كرد حدود ۳۰ درصد مستأجران خانه‌های تخریبی شهری در کرمانشاه، کف خیابان و به صورت اسکان موقت زندگی می‌کنند.

حكومت تنها به دادن وعده های توخالی بسنده کرده است و ستادهایی که قرار بوده به مردم کمک کنند، آنها را تنها گذاشته‌اند. پیمانکارانی که برای بازسازی مناطق زلزله زده استخدام شده بودند، پروژه ها را رها کرده اند و مردم سرگردان هستند. قیمت مصالح ساختمانی افزایش یافته و مردم قادر به بازسازی خانه های خود نیستند و بانکها نیز به زلزله زدگان وام نمی دهند. برخی از زلزله زدگان در هوای سرد مجبور به زندگی در چادر و کپر هستند. (خبرگزاری رسمی مجلس رژیم، ایکانا – ۱۶ آبان ۹۷) بنا به اعتراف پرویز فتاح رئیس کمیته امداد رژیم، دولت به هیچ‌یک از زلزله‌زدگان کمک بلاعوضی را که وعده داده بود نداده است. (خبرگزاری حکومتی تسنیم – ۲۴دی 9۶)

سرپل ذهاب یکی از مناطقی بود که در جریان زلزله به شدت خسارت دید.

اکثر روستاهای سرپل‌ذهاب آب آشامیدنی ندارند. ۸۰ درصد زیرساختهای شهری تخریب شده یا آسیب دیده است. شهرداری خدماتي ارائه نمي دهد. مردم به هزینه خود آواربرداری کرده‌اند و اجاره دو میلیون تومانی برای بیل مکانیکی پرداخته‌اند. بنیاد مسکن باید این کار را انجام می‌داده که اعلام کرده نمی‌تواند. تنها ۲۰درصد مردم در خانه‌های خود هستند كه آنها هم به‌خاطر تکرار زلزله ترجیح می‌دهند در کانکس زندگی کنند. بعضی‌ها حاضرند کلیه خود را بفروشند تا خانه‌شان را بالا ببرند. با اين وجود تصوير كنيد كه چه فشاري بر روي زنان و كودكان مي تواند باشد!

وضعیت دهشتناک بهداشت

مشكل ديگر مشکلات بهداشتی است. جانوران موذی، حشرات و فضولات حیوانی اطراف چادرها برای سلامتی کودکان و محیط زندگی آنها مشکلات فراوانی را ایجاد کرده‌است؛ تعدادسرویس‌های بهداشتی و حمام در مناطق اسکان زلزله‌زدگان اندک است و وضعیت بهداشتی مناسبی ندارد.

کمبود مواد شوینده و پاک کننده نظیرصابون و شامپو، دستمال مرطوب، پوشک بچه و وسایل بهداشتی مورد نیاز بانوان، لباس زیر بچه گانه، زنانه و مردانه، حوله حمام و غیره از دیگر مشکلات اهالی روستاهای آسیب دیده از زمین لرزه است و ادامه این روند احتمال شیوع بیماری های مختلف را برای زنان و کودکان به دنبال دارد.

خانواده‌هایی با جمعیت ۹نفر و بیش از آن در یک چادر یا کانکس سکونت دارند. نبود شیرخشک برای نوزادان، تغذیه نامناسب، نبود دارو، از مشکلات مهم مردم زلزله‌ زده است که کودکان را با خطر سوءتغذیه و انواع بيماريها مواجه مي كند.

زن جواني با گريه مي گويد: «من از اين زندگي خسته شدم. دو بار خواستم خودكشي كنم كه از اين زندگي خلاص بشوم. كاش بميرم خيالم راحت شود. توانايي هيچ كاري ندارم. خودم مريض هستم. اين بچه هم مريض است. روزي 150 تومان هزينه دارو و درمانش هست. ندارم به خدا!»

مادري 60 ساله كه بعد از زلزله عمل قلب باز داشته است مي گويد: «من در قبرستان با مرده ها مي خوابم. تازه آن را هم به ما اجازه نميدهند و الان مي گويند كه بايد اينجا را ترك كنيد و مي گويند اينجا را مي خواهيم با لودر بكنيم و بازار احمد بن اسحاق درست كنيم. دريغ از يك چكه آب گرم كه بتوانيم خودمان را بشوييم. ما هيچ كمكي از جانب دولت نداشتيم. هيچی!»

يك كارگزار حكومتي مي گويد: «بهداشت اصلاً مناسب نیست، شهرداری هنوز پولی به ما نداده است که کاری انجام دهیم. ای کاش وزارت کشور بگوید برای شهری مثل سرپل‌ ذهاب چه خدماتی را ارائه کرده است. قرار بود که شهرداری مجوز ساخت خانه‌های تخریبی را بدهد و وزارت کشور هزینه مجوز‌ها را به شهرداری بدهد، اما متأسفانه هیچ پولی برای این کار داده نشده است. حتی یک تانکر، لجن‌کش و آب‌پاش به ما ندادند؛ علاوه بر این هیچ بودجه‌یی هم به ما تعلق نگرفت. مردم با هزینه خود آواربرداری کردند برای هر آواربرداری از هر خانه نزدیک به ۲میلیون تومان هزینه برای اجاره بیل مکانیکی و کمپرسی پرداخت کردند تا کار آواربرداری انجام شود. مردمی هستند که حاضرند کلیه خود را بفروشند تا کار ساخت و ساز را انجام دهند.»

فقدان آب برای استحمام

خبرگزاري رسمی ايرنا در گزارشي به گوشه يي از وضعيت اسفناك زنان در روستاي «چمن بر آفتاب» بخش قلعه شاهین از توابع سرپل ذهاب اشاره كرده و مي نويسد:

در روستای چمن برآفتاب دختربچه های روستا با آب سرد و پودر رختشویی در محیطی باز و در دید عموم  استحمام مي كنند و اين موضوع به امري طبيعي تبديل شده است. زنان روستا حرفهاي ناگفته بسيار در سفره دل خود دارند. از نبودها و کمبودها می گویند، دارو و درمان می خواهند.

زهرا سیروان عرفان كه در درون یکی از کانکس ها مشغول جست و جو در داخل موهای سر دختر بچه 5-4 ساله است مي گويد: «این کودک معصوم مدتی است که به دلیل ضعف عمومی و سرد بودن آب داخل دبه ها استحمام نکرده و در سرش شپش افتاده است.»

به دلیل عدم استحمام مرتب کودکان، بانوان و سالمندان شماری از آنان دچار بیماری های پوستی از جمله آکنه و جوش صورت، لکه‌ های پوستی قرمز و دردناك، قارچ ‌های پوستی و کچلی شده اند.

زبیده محمدی یکی دیگر از زنان این روستا به دلیل داشتن استرس زیاد، دست چپش به شدت درد دارد و سردردهای عصبی امانش را بریده است.

سهیلا جمشیدی که مادر دو فرزند کوچک و همسر یک بیمار مبتلا به صرع است، می گوید: «در زلزله خانه و همه وسایل زندگی ام را از دست دادم و امروز فقط در یک کانکس زندگی می کنم که نه حمام و نه دستشویی دارد. شوهرم هم به دلیل بیماری صرع توانایی کار کردن ندارد و به دلیل اتمام داروهای مصرفی اش دائما تشنج می کند. نمی دانم شب گذشته نیز چه حشره ای صورت پسرم را نیش زده که یک طرف صورتش کامل ورم كرده و من حتی پول ندارم تا او را برای درمان نزد پزشک یا به مرکز درمانی ببرم.»

بانوي زلزله زده روستایی ديگري با بغضی در گلو و با یک نگاه ملتمسانه می گوید، «بیشتر مردم این روستا در طول حدود 9 ماه گذشته از وقوع زلزله تا کنون یا یک مرتبه گوشت و میوه مصرف کرده اند یا اصلاً مصرف نکرده اند.»

سونیا که با گوشه چادر رنگ و رو رفته اش پهنای صورت خود را که از اشک چشمانش بارانی شده، پاک می کند، می افزاید:‌ «کودکان این روستا 9 ماه است که از پدر و مادرشان لباس نو، کفش نو، دمپایی، جوراب، خمیر دندان و مسواک، ناخن گیر، شانه سر و اسباب بازی می خواهند حتی برخی از آنان در بازی های بچه گانه خود بزرگترین آرزویشان را در خرید بیسکویت، مویز، کشمش، انجیر، پفک نمکی و میوه عنوان می کنند.»

سونیا می گوید: »سم پاشی در این روستای زلزله زده به طور مرتب خواسته اساسی مردم این روستا است تا بتوانند با اطمینان بیشتری در کانکس های خود استراحت کنند و نوزادان و کودکانشان از گزند این حشرات در امان باشند، چرا که بسیاری از مادران روستایی بر این باورند که نوزادان را نمی توان در کانکس نگه داشت و همچنین با توجه به وضعیت بهداشتی و وجود مخاطرات بسیار از جمله مار و عقرب گزیدگی و وجود سگ های وحشی نیز نمی توان کودکان را در محیط روستا رها کرد.»

زنان و دختران جوان شرایط بسیار دشوارتری را تحمل می کنند. تنگدستی مطلق در منطقه بیشتر شده است. سرمایه اجتماعی و اعتماد بین افراد کمتر شده است. کنترل خانواده ها بر کودکان بسیار کم شده و اغلب کودکان تقریباً به حال خود رها شده اند. خشونت و درگیری افراد با کوچکترین اصطکاکی وجود دارد و پدران به خاطر فقر مالی دختران را از رفتن به مدرسه در سال تحصیلی جدید منع می کنند. احساس یأس و سرخوردگی در میان افراد احساس می شود و حریم خصوصی در این مناطق بسیار کم شده است.

خروج از نسخه موبایل