بخشهایی از سخنرانی جولی گیرلینگ، نماینده پارلمان اروپا از انگلستان، در میزگرد «رهبری زنان، تجربه مقاومت ایران» – تیرانا، روز جهانی زن ۲۰۱۷
ما نیاز به سوژه ای که از آن متنفر باشیم نداریم. ما به چیزی نیاز داریم که به آن عشق بورزیم. و شما میتوانید آن چیز باشید.
صبح بهخیر خانمها و آقایان،
ما در مورد آزادی بهعنوان امری مطلق صحبت میکنیم، در حالیکه اینطور نیست. آزادی نسبی است، و هم بهعنوان یک مفهوم و هم بهعنوان یک واقعیت توسعه مییابد.
در حال حاضر به نظر می رسد که من آزاد هستم. اهل انگلستان هستم و پاسپورت شهروند اروپایی دارم. تقریباً از هر میزان آزادی ممکن برخوردارم. اما من بهطور کامل آزاد نیستم. منظورم از نظر تاریخچه، روابط خانوادگی، روشهای فرهنگی و… است. همه این مسائل تأثیرگذار هستند. بهنحوی محدود میکنند و بهنحوی من را رها میسازند. ما همگی در شرایط کمی متفاوت زندگی میکنیم. وقتی به تجربیات و شرایط بسیاری از شما نگاه میکنم، وقتی به عکسهای آنهایی که کشته شدهاند نگاه میکنم، و به چهرههای آنهایی که نجات یافتهاند نگاه میکنم، باید اعتراف کنم که تجربیات من بسیار محدودند. نه تنها در میان میزبانهای ایرانیم، بلکه در میان دیگر دوستانی که همچون من به اینجا سفر کرده و در کنار من هستند. ما ایوتا را از بخشی از اروپا داریم که کمی بیش از 20سال پیش تحت دیکتاتوری استبدادی بود. این مسائل برای آنها خیلی تازه هستند.
بنابراین همگی ما از دیدگاهها و مکانهای کمی متفاوت اینجا جمع شدهایم. اما دیدگاه من، … و علتی که این نکته را بیان میکنم این است که بدانید چقدر با آزادی خودم بهعنوان یک انگلیسی خو گرفتهام. چون خیلی مواقع قدر آن را نمیدانم. قدر این را نمیدانم که از این آزادی برخوردارم هر موضوع سیاسی که بخواهم را میتوانم مطرح کنم، مادامی که علیه فرد دیگری تحریککننده و انزجاربرانگیز نباشد.
بنابراین، حالا مختصات من چیست؟ من خود را در جهانی مییابم که به نظر در حال تغییر است… من از لیندا بابت نکات بسیار عالی که گفت تشکر میکنم، چرا که مطلعی شد به نکاتی که من می خواهم مطرح کنم.
ما در جهانی زندگی میکنیم که افراد بهدنبال توجیه برای تنفر خود هستند. آنها در پی دلایلی هستند تا بتوانند موانعی ایجاد کنند. چرا چنین قصدی دارند؟ این سؤال بسیار حقی است؟ انگیزه آنها چیست؟ به نظر من قدرت است، بر همان سیاقی که ملایان در ایران در پی قدرت، کنترل و سرکوب هستند.
میزبانان عزیز، به این دلیل است که شما وظیفهیی حتی بزرگتر دارید. در حال حاضر شما یک وظیفه بسیار بزرگ به عهده دارید و آن اینکه کشورتان را پس بگیرید و آزادی مردمتان را به آنها بازگردانید. اما یک وظیفه بزرگتر و یک مسئولیت بزرگ دیگر هم دارید که به کشورهایی مانند کشور من باید نشان بدهید که زنان در اسلام جایگاه دارند، جایگاهی در صدر، در رهبری و در نقطه تصمیم گیری. و جایگاه آنها کنیزی برای مردان نیست. این تنها سازمانی است که من چنین چیزی در آن دیده ام.
من به واقع به شما درود میفرستم و این مسئولیت فوق العاده را به شما میدهم که نه تنها باید کشور و هم میهنان خود را آزاد کنید، بلکه باید غرب را هم آزاد کنید از خودپسندی و این گرایش فزاینده ما به اینکه فکر کنیم اسلام بد است. این که اسلام برای ما دلیلی فراهم می کند که از آن متنفر باشیم.
ما این را در اروپا در سدههای گذشته دیدهایم. ما نیاز به سوژه ای که از آن متنفر باشیم نداریم. ما به چیزی نیاز داریم که به آن عشق بورزیم. و شما میتوانید آن چیز باشید.
من به رفتار کشور خودم با سازمان شما افتخار نمی کنم، اما امیدوارم بتوانم امروز که اینجا را ترک میکنم با افرادی که با آنها دیدار کردهام تلاش کنیم و اطمینان حاصل کنیم که این پیام را به روشنی بسیار منتقل کنیم.
شما خانمها مسئولیتی بسیار مهم دارید، اما من و بسیاری دیگر در این رابطه از شما حمایت خواهیم کرد.