کارگر زن در ایران، قوانین کار و حق های ناحق شده

قوانین کار برای کارگر زن در ایران هرگز به اجرا گذاشته نمی شود

تصویر داخل کادر مرضیه طاهریان

در نیمه آبان ۱۴۰۰ خبری دردناک در قشر کارگری ایران موجب خشم و اندوه جامعه ایران شد. مرضیه طاهریان کارگر زن نساجی به دلیل گیرکردن سرش در دستگاه رینگ ریسندگی جان سپرد.

همین جمله کافی است تا از روی آن به بسیاری از حقوق پایمال شده کارگر زن در ایران پی ببریم.

زنان جوان بسیاری مجبور به کار هستند تا بتوانند کمک خرج خانواده خود باشند. بسیاری از آنان مانند مرضیه طاهریان مجبور به شب کاری هستند. مرضیه یک روز پیش از این حادثه دلخراش از مشکلاتش در مورد مشقت های شب کاری شکایت داشت. اما عمرش قد نداد تا ثمره مطالبه اش را ببیند. البته بسیار واضح است که در رژیم زن ستیز ملایان هیچ زنی به هیچیک از حقوق پایه ای خود نخواهد رسید از جمله زنان کارگر.

نمونه مرضیه طاهریان مشتی از خروار مشکلات کارگر زن در ایران را بیان می کند.

با وجود اینکه در ایران فرصت های شغلی زیادی برای زنان وجود ندارد، بسیاری از زنان به دلیل فقر گسترده و شرایط وخیم اقتصادی، مجبور به کسب درآمد هستند تا بتوانند بخشی از هزینه های سرسام آور زندگی را بپردازند. در چنین شرایطی زنان مجبور به پذیرش کارهایی هستند که هیچ یک از حقوق یک کارگر برای آنها به رسمیت شناخته نمی شود.

یک کارگر زن با اشاره به اینکه مطابق قانون زنان نباید برای شیفت شب در نظر گرفته شوند، گفت «هفته ای یک بار باید شیفت شب بمانیم، اما جرئت نمی کنیم حرفی بزنیم.» هیچ مسئولی در این رژیم همتی برای رفع مشکلات ندارد. (روزنامه حکومتی شهرآرا – ۲۱ آذر ۱۴۰۰)

عدم اعمال قانون کار برای کارگر زن

قانون کار برای زنان کارگر به اجرا گذاشته نمی شود. ممنوعیت اشتغال زنان در مشاغل سخت و زیان آور، عدم حضور در شیفت های کار شبانه و عدم حمل بارهای سنگین از جمله قوانینی است که نادیده گرفته می شوند. به این ترتیب، شرایط کار زنان کارگر به قدری مشقت بار است که خیلی زود فرسوده می شوند. آنها در چنین شرایطی ناچار می شوند زودتر از موعد درخواست بازنشستگی کنند.

حمایت واقعی از زنان کارگر این است که استانداردهای محیط کار و قانون برای آنها به اجرا گذاشته شود نه اینکه به دلیل آسیب های جسمی زودتر از موعد بازنشسته شوند.

قانون کار که هرگز اجرا نمی شود

ماده ۳۸ قانون کار تبعیض قائل شدن میان زن و مرد در شرایط کار مساوی را ممنوع اعلام کرده است. در قوانین ایران نه تنها قائل شدن مزایای کمتر از مردان برای زنان در ازای کار مساوی ممنوع است، بلکه برای زنان کارگر مزایای خاصی از نظر کاری و تأمین اجتماعی در نظر گرفته شده است.

در ماده ۷۵ قانون کار در مورد ممنوعیت کارهای سخت و زیان آور آمده است: انجام دادن کارهای خطرناک، سخت و زیان آور و نیز حمل بار بیش از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگران زن ممنوع است. حداکثر میزان حمل بار برای زنان ۲۰ کیلو است و حمل و جابجایی بار برای زنان در طول بارداری و همچنین ۱۰هفته پس از زایمان ممنوع است.

کارفرمایان از پرداخت کمک هزینه ای برای مهد کودک به مادرانی که کارگر هستند خودداری می کنند. همچنین فضایی برای نگهداری کودکان شیرخواره در مجاورت کارگاه ها وجود ندارد. در دوره بارداری نیز مرخصی به زنان کارگر داده نمی شود. بسیاری از زنان در شرایط بارداری امنیت شغلی ندارند و با خطر اخراج مواجه هستند. اغلب زنان کارگر از ترس اینکه کارشان را از دست ندهند در چنین شرایطی هیچ شکایتی نمی کنند. آنها حتی در برابر بسیاری از مشکلاتی که از طرف کارفرما ها چه از نظر مالی و چه از نظر اخلاقی بوجود می آید سکوت اختیار می کنند که مبادا اخراج شوند.

همه این موارد در حالی است که در قوانین رژیم مدت مرخصی بارداری و زایمان ۹ ماه است. پس از پایان مرخصی زایمان کارگر به کار سابقش باز می گردد و این مدت با تأیید سازمان تأمین اجتماعی جزو سابقه خدمت وی محسوب می شود. اخراج زنان کارگر در دوره مرخصی زایمان ممنوع است. دوره زایمان جزو ایام تعلیق از کار محسوب می شود و پس از مرخصی، کارگر زن به کار سابقش بازمی گردد. حتی در ماده ۷۷ قانون کار آمده است در مواردی که به تشخیص پزشک سازمان تأمین اجتماعی، نوع کار برای کارگر باردار خطرناک یا سخت تشخیص داده شود، کارفرما تا پایان دوره بارداری وی بدون کسر حق السعی، کار مناسب تر و سبک تری به او ارجاع می کند.

رژیم حتی به همین موارد هم که به اصطلاح در قوانین کار خودش وضع شده پایبند نیست و هیچ یک از حقوق یک کارگر زن به رسمیت شناخته نمی شود. این زنان تحت ستم مضاعف تنها یک حق دارند، آنهم اینکه سکوت کنند و چیزی نگویند تا اخراج نشوند!

خروج از نسخه موبایل