در روستایی که چند کیلومتر با مشهد فاصله دارد ازدواج دختران ١٢، ١٣ساله سنتی جا افتاده است. گاه دختران ١٠سالهای که چهره زيبايي دارند نامزد ميشوند يك انگشتر، بختشان را به پسرانی که شش تا ١٢سال از آنها بزرگترند گره مي زند. سن بارداري دختران در اين روستا معمولا ١٤، ١٥سالگی است اما در مواردي دختران 10ساله نيز مادر مي شوند.
در بهار گذشته نام ١٨هزاردختر زیر ١٥ سال در دفتر ثبت ازدواج نوشته شد. ماده ١٤٠١قانونمدنی رژيم، مصوب سال١٣٨١ میگوید: عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به ١٣سال تمام شمسی و پسر قبل از ١٥سال تمام شمسی منوط به اذن سرپرست مرد است.
یکی از زنان اين روستا كه 36 ساله است اما چروکهای ریز و درشت صورتش را پر كرده میگوید: اینجا دختر بالای ١٥سال را کسی نمیبرد. میگویند دختری که درس بخواند، زن زندگی نیست. مردها دوست ندارند زنشان از آنها بالاتر باشد.
زن ديگري مي گويد: زنان این روستا در ٣٦سالگی مادرزن و مادرشوهر میشوند. سرمان فقط به بچهداری گرم است. توی ١٤، ١٥سالگی موهایمان سفید مي شود. اینجا نظر دختر را برای ازدواج نمیپرسند. وقتی پدر جواب بدهد یعنی تمام است. خواهرم١٢سالش بود که عقدش کردند، میگفت اصلا فکر نمیکردم شوهرم را دوست دارم یا نه، فقط خوشحال بودم که برایم انگشتر آوردهاند.
یکی از زنها با یادآوری خاطرات سالهای اول ازدواجش، میگوید: شبهایی که شوهرم میخواست بیاید خانه ما، غم میگرفتم و گریه میکردم. اگر مي ترسيديم، توی خودمان ریختیم و بروز ندادیم.
اکثر ازدواجها در این روستا فامیلی است و این یکجور قاعده پذیرفتهشده است. خانوادههای پسردار، دخترهای کمسن را میگیرند تا اخلاق عروس به خواسته خانواده شوهر درآید. در عقدنامه، حق طلاق، مسکن، کار و تحصیل برای زن وجود ندارد. همه زنها معتقدند که اگر روزی کارشان به طلاق بکشد، مجبورند مهریه خود را ببخشند چون اینجا حرف، حرف مرد است. (سلامت نيوز – 7/12/93)