سپتامبر ماه تحصن ها و اعتراضات سراسری معلمین ایران بود. نیمی از این معترضین زنان بودند. با توجه به فرا رسیدن ۵ اکتبر، روز جهانی معلم، بولتن ماه سپتامبر را به اعتراضات سراسری معلمین ایران و موانعی که برای یک زندگی و معیشت شرافتمندانه با آن مواجه هستند اختصاص دادیم.
اعتراضات معلمین در ماه سپتامبر اوج تازه ای گرفت تا جایی که در روز بازگشایی مدارس در سوم مهر به ۴۰ شهر در ۲۰ استان ایران گسترش یافت.
فریاد هزاران معلم آزاده ایرانی علیه حاکمان ظالم در سراسر ایران با شعار «معلم داد بزن حقتو فریاد بزن» در اکثر روزهای ماهی که گذشت شنیده شد. زنان معلم در همه این اعتراضات نقش تاثیرگذار و تعیین کننده ای داشتند. زنان معلم ایرانی طی ماه سپتامبر دست کم در ۱۱۳ حرکت اعتراضی شرکت فعال داشتند. اعتراضات معلمین شامل موارد زیر بود:
- ۲۰روز اعتراض و تحصن شبانه روزی معلمین کارنامه سبز در تهران
- ۲۱ اعتراض و تجمع پراکنده در شهرهای مختلف ایران
- ۳ اعتراض سراسری و هماهنگ شده در ۷۰ نقطه کشور
این اعتراضات واکنشی به وضعیت مشقت بار زندگی و معیشت معلمین ایران تحت حاکمیت رژیم ملایان است که سالها است ادامه دارد و در ماههای اخیر به خودکشی چند معلم انجامید.
یک معلم در تیرماه ۱۴۰۰ در برابر دادگستری اصفهان اقدام به خودسوزی کرد و جان سپرد. در ۲۵ شهریور، یک دبیر ریاضی در استان فارس، به زندگی خود پایان داد چرا که قادر نبود ۵میلیون تومان برای پیش پرداخت یک وام ۵۰ میلیون تومانی تأمین کند.
در حال حاضر خط فقر ۱۴میلیون تومان است اما یک معلم حتی ۵میلیون تومان برای تأمین حداقل نیازهای زندگی خانواده اش ندارد.
معلم زندانی آزاد باید گردد!
اعتراضات سراسری معلمین نقشه مسیر پرتلاطمی برای رژیم در سال تحصیلی جدید رقم زده است. رژیم قطعاً باید در انتظار تظاهرات و اعتراضات گسترده تر و متحدتر معلمان و فرهنگیان ایران باشد.
«معلم زندانی آزاد باید گردد!» یکی از شعارها و خواسته های اعتراضات سراسری معلمین بوده است. دهها معلم از جمله زنان در پشت میله های زندان به سر می برند. ناهید فتحلعیان، زینب همرنگ و زهرا محمدی از جمله معلمانی هستند که در حال حاضر به خاطر فعالیت هایشان در زندان محبوس هستند. دو نفر اول در زندان اوین به کرونا مبتلا شدند.
دادگاه انقلاب تهران اخیراً خانم محبوبه فرحزادی، یک معلم بازنشسته و فعال حقوق زنان، را احضار کرده است.
طرح رتبه بندی معلمان چیست؟
اصلی ترین خواسته معلمان و فرهنگیان در اعتراضات سراسری ماه سپتامبر اجرای طرح رتبه بندی معلمان بود. اما طرح رتبه بندی معلمان چیست؟
بر اساس این طرح معلمان در پنج رتبه بر اساس سابقه کار و تخصص و شایستگی دسته بندی می شوند. این رتبه بندی برای معلمانی است که ۲۱سال سابقه کار دارند. این رتبه ها به ترتیب عبارتند از: آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم.
معلمان هر پنج سال یک رتبه و در مناطق محروم، مرزی و عشایری هر چهار سال یک رتبه ارتقاء می یابند.
بر اساس طرح رتبه بندی مجموع حقوق و مزایای رتبه های پنج گانه معلمان باید معادل ۸۰درصد حقوق و مزایای اعضای هم رتبه خود در هیأت علمی دانشگاه ها باشد. این موضوع در نظام آموزش و پرورش به قانون تبدیل شده است.
به عنوان نمونه یک استادیار معلم باید ۸۰درصد حقوق استادیار دانشگاه را دریافت کند. حقوق معلمان بازنشسته هم نباید کمتر از ۹۰درصد معلمان همتراز شاغل باشد.
رتبه بندی معلمان از سال ۱۳۸۳ مطرح شد. از اوایل دهه ۹۰ دولت به عنوان یک تکلیف قانونی ملزم به اجرای آن بوده است. اما در تمام این سال ها آن را به اجرا نگذاشته است. (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین – ۷ مهر ۱۴۰۰)
لایحه رتبه بندی معلمان در کمیسیون آموزش مجلس تصویب شده است. دولت مکلف است آیین نامه اجرایی نظام رتبه بندی را تدوین و در کوتاهترین فاصله زمانی اجرایی کند. (خبرگزاری حکومتی تسنیم ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰)
بر اساس وعده های رژیم قرار است ۵۰۳هزار معلم رسمی تا پایان سال ۱۴۰۰ در پنج طبقه رتبه بندی شوند. (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین – ۱۴ تیر۱۴۰۰)
چرا رژیم به وعده هایش در مقابل معلمان عمل نمی کند
وضعیت اقتصادی رژیم ورشکسته است. دولت با کمبود بودجه مواجه است و حتی تا پایان سال با تورم بیشتری هم مواجه خواهد شد. در چنین شرایطی اصلاً توان تخصیص بودجه برای مسائل حیاتی و با ارزشی همچون آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، منابع طبیعی کشور و محیط زیست و … را ندارد. به این ترتیب دولت بودجه ای برای اجرای طرح رتبه بندی معلمان ندارد.
یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس رژیم، اصغر سلیمی گفت: «منابع مالی اجرای طرح نظام رتبه بندی معلمان در بودجه ۱۴۰۱ باید تعریف شود.» وی افزود، «هم اکنون مشکل اصلی بر سر راه رتبه بندی معلمان نبود اعتبار و بودجه کافی برای اجرای آن است. شورای نگهبان طرح هایی را که منابع مالی مشخصی ندارند رد می کند.» (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا – ۴ مهر ۱۴۰۰)
نایب رئیس کمیسیون آموزش مجلس، مهدی اسماعیلی در مورد اجرای رتبه بندی معلمان گفت، «۳۰ تا ۴۰هزار میلیارد بودجه می خواهد. تنها مشکل تأمین اعتبار است. دولت ۱۵هزار میلیارد تومان برای اجرای این طرح اعلام کرده است، اما این میزان به هیچ وجه کفاف اجرای این طرح را نمی دهد.» (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین – ۲۷ شهریور ۱۴۰۰)
در یک مقایسه، رژیم عمده بودجه خود را صرف تولید سلاح هسته ای، دور زدن غیرقانونی تحریم ها، کمک و تأمین مالی گروه های تروریستی در خارج از ایران از جمله حزب الله لبنان و جنگ در سوریه می شود. به این مجموعه باید اختلاس ها و دزدی های کلان مقامات رژیم را افزود.
بنابراین، رژیم قصدی برای اجرای طرح رتبه بندی معلمان ندارد. دولت رئیسی زمانبندی اجرایی شدن طرح رتبه بندی را به ابتدای شهریور ماه ۱۴۰۰ تغییر داد. اما در شهریور نیز به رغم اعتراضات سراسری معلمین آن را اجرایی نکرد.
به جای پاسخگویی به خواسته های معلمین، رژیم می خواهد با فقیر نگه داشتن و درگیر کردن آنها با مسائل معیشتی مانع از به خیابان آمدن آن بشود.
حقوق معلمین چند پله پایین تر از خط فقر
معلمان نسل آینده کشور را تربیت می کنند. به همین دلیل یک معلم نباید دغدغه ای به جز آموزش و تربیت دانش آموزان داشته باشد. اما در ایران حقوق معلمان با توجه به تورم فعلی به هیچ وجه جوابگوی مخارج زندگی آنان نیست.
طبق آخرین آمار موجود، وزارت آموزش و پرورش با تعداد ۱میلیون و ۱۳هزار و ۶۵۵نفر معلم و کارمند اداری، بزرگترین وزارتخانه ایران محسوب می شود.
در ایران معلمان رسمی آنهایی هستند که در استخدام آموزش و پرورش باشند. وزارت آموزش و پرورش اکثریت معلمین را استخدام نمی کند. در عوض شرکت های خصوصی واسط آنها را به طور موقت و غیررسمی استخدام می کنند.
معلمین غیررسمی اسامی مختلفی دارند اما همه آنها را رژیم استثمار می کند. حقوق آنها با فاصله زیادی زیر حداقل حقوق تعیین شده توسط وزارت کار است. در عین حال که هیچ مزایا، بیمه، اضافه کاری، و غیره در ازای ساعات طولانی کار دشوار دریافت نمی کنند.
معلمان حق التدریس، معلمان خرید خدمات آموزشی، و معلمان برون سپار از جمله اصلی ترین گروهها هستند. این معلمان به همراه معلمان بازنشسته و سرباز معلم ها کلاس های درس مدارس دولتی را اداره می کنند. بخش زیادی از جبران بار کمبود معلم در آموزش و پرورش بر دوش این معلمان غیررسمی است. اما هیچ گاه به استخدام رسمی آموزش و پرورش در نمی آیند.
معلمان رسمی ۵میلیون و ۸۰۰هزار تومان حقوق می گیرند.
حداقل حقوق برای معلمان تمام وقت در مدارس غیردولتی ۳میلیون و ۸۰۰هزار تومان و بیمه ۹ ماهه است. (خبرگزاری حکومتی پانا – ۲۲ مرداد ۱۴۰۰)
معلمان حق التدریسی آن دسته از معلمانی هستند که آموزش و پرورش تعهدی برای استخدام آنها ندارد. آنها به نسبت معلمان رسمی از حقوق و مزایای بسیار کمتری برخوردارند. حقوق معلمان حق التدریسی در مدارس دولتی بسیار ناچیز است. بسته به مدرک تحصیلی از دیپلم تا دکترا، از ساعتی ۱۸هزار تومان تا ۲۳هزار تومان به آنها حقوق می دهند. مثلاً اگر یک معلم طی یک ماه ۱۰ساعت تدریس داشته باشد مبلغی بین ۱۸۰ تا ۲۳۰هزار تومان می گیرد که معمولاً پرداخت آن نیز با چند ماه تأخیر صورت می گیرد.
۹۹درصد معلمین زیر خط فقر زندگی می کنند
مرکز آمار ایران، اعلام کرد، تورم سالانه در خرداد ۱۴۰۰ به ۴۳درصد رسیده است. (سایت حکومتی شهرآرا نیوز – ۵ تیر ۱۴۰۰)
غفار جلالی، دبیر ریاضی به روزنامه حکومتی اعتماد گفت: «جز مسئولان رده بالا، به طور کل ۹۹درصد همکاران فرهنگی ما زیر خط فقر به سر می برند.» (سایت حکومتی سلامت نیوز – ۶ مهر ۱۴۰۰)
محمدرضا محبوب فر، جامعه شناس، در باره خط فقر گفت: «اگر خط فقر یک خانواده چهار نفره در کشور در ابتدای امسال به طور متوسط ۱۲میلیون تومان در ماه برآورد می شد، امروز این خط به ۱۴میلیون تومان در ماه رسیده است.» (خبرگزاری حکومتی رکنا – ۳ مرداد ۱۴۰۰)
سبد غذایی یک خانواده ۳/۳ نفره در انتهای فصل بهار از ۳میلیون تومان در ماه عبور کرده است. (سایت حکومتی شهرآرا نیوز- ۵ تیر ۱۴۰۰)
طبعاً در محاسبه سبد هزینه غذایی، خرید اقلامی مثل مواد شوینده، بهداشت و درمان، پوشاک، حمل و نقل، هزینه آب و برق و گاز محسوب نمی شود. یک معلم به طور خاص معلمانی که زنان سرپرست خانوار هستند با حقوق ماهانه چطور می خواهند پاسخگوی معیشت خود و فرزندانشان باشند و علاوه بر آن مخارج سایر هزینه های زندگی را پرداخت کنند.
عدم استخدام رسمی معلمان
وزارت آموزش و پرورش با کمبود ۱۹۷هزار نفری نیروی انسانی رو به رو است. (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین – ۳ مهر ۱۴۰۰)
پیشتر حمیدرضا حاجی بابایی، رئیس فراکسیون فرهنگیان این رقم را ۳۰۰هزار نیروی انسانی اعلام کرده بود. (خبرگزاری حکومتی تسنیم – ۲۴ مرداد ۱۴۰۰)
به رغم چنین کمبود نیرویی، وزارت آموزش و پرورش از استخدام رسمی معلمین موقت امتناع می کند.
یکی از نمونه های بارز عدم استخدام معلمان، معلمین کارنامه سبز هستند. آنها سال قبل در آزمون استخدام وزارت آموزش و پرورش قبول شده اند ولی تاکنون این وزارتخانه آنها را استخدام نکرده است. آنها دست کم بیست روز در مقابل وزارت آموزش و پرورش در تهران تجمع و تحصن داشتند.
به گزارش سایت حکومتی دیدارنیوز «در تهران هر چند وقت یکبار عده ای مقابل وزارت آموزش و پرورش تجمع کرده و پلاکاردهایی به دست دارند و شعار می دهند. یک روز معلمان خرید خدمات، روز دیگر نیروهای خدماتی مدارس. روزی معلمان حق التدریس و روزی دیگر دانشجو معلمان. و جدیدترین این تجمعات که از شهریور ماه آغاز شد متعلق به معلمان کارنامه سبز بود. معلمان کارنامه سبز در تحصن شبانه روزی خود از آموزش و پرورش تنها یک خواسته داشتند، استخدام!» (سایت حکومتی دیدارنیوز- ۱۷ شهریور ۱۴۰۰)
رژیم نمی خواهد با استخدام پای دادن حقوق رسمی به معلمان بیاید و آنها را بیمه کند. در چنین سیستمی معلمان نیز همچون کارگران و پرستاران مجبور به کار از طریق شرکت های غیررسمی و قراردادی هستند که تحت هیچ نظارتی قرار ندارند. معلمان قراردادی و موقت از مزایایی که ممکن است آموزش و پرورش برای معلمان رسمی در نظر بگیرد بی بهره هستند.
در شهرستان ها وضعیت وخیم تر است. میانگین حقوق معلمان مدارس غیردولتی شهرهای کوچک حدود ۶۰۰تا ۸۰۰هزار تومان است. این میزان ناچیز فقط برای ایام سال تحصیلی است و شامل ۱۲ ماه سال نمی شود.
شرایط بردگی نوین
رسانه های حکومتی بهره کشی از معلمانی که بیش از ۲۰ سال سابقه تدریس دارند را «بردگی نوین» توصیف کرده اند.
در بسیاری از این قراردادها حق هر گونه شکایت از معلمان سلب شده است. بیشتر این معلمان زن هستند که به اجبار و برای یافتن لقمه نانی هر چند کوچک به امضای چنین قراردادهایی تن می دهند. آنها با کوچکترین اتفاق مانند بارداری، بیماری، اعتراض به میزان حقوق، و … از کار بیکار می شوند. (خبرگزاری حکومتی رکنا – ۲۱ تیر ۱۴۰۰)
بسیاری از معلمان در مدارس غیرانتفاعی ماهیانه از ۵۰۰هزار تا ۱میلیون تومان حقوق می گیرند. این حقوق معادل تنها ۵ تا ۱۰ روز کار معلمان می باشد. (سایت حکومتی ایسکانیوز – ۱۴ تیر ۱۴۰۰)
یکی از زنان معلم در این باره گفت: «ما در مدرسه تدریس می کنیم، ما گزینش رسمی و دائم داریم… بالاخره ما در سیستم نظام آموزش و پرورش هستیم اما ما را به رسمیت نمی شناسند و می گویند چون در جایی خصوصی هستید، نباید ادعای استخدام داشته باشید!» (خبرگزاری حکومتی فارس – ۱۲ تیر ۱۴۰۰)
خانم معلم دیگری گفت: «هر زمانی ادعای استخدام می کنیم و با توجه به اجتماعات بسیار در مقابل مجلس از اردیبهشت سال گذشته (۱۳۹۹) از سراسر کشور، نمایندگان می آیند و فقط می گویند به دلیل خصوصی بودن شما نمی توانید ادعای استخدام داشته باشید. من با ۸ سال سابقه و ۲۵ ساعت تدریس در هفته حقوق دریافتی ام بدون بیمه ۱ میلیون و ۳۷۵هزار تومان است. در صورتی که یک معلم رسمی در پایه ابتدایی با همین ساعت کمترین دریافتی اش ۴میلیون تومان است. (خبرگزاری حکومتی فارس – ۱۲ تیر ۱۴۰۰)
بحران ها نه حل می شود و نه تمام می شود
بخشی از مشکلات و بحران ها در زمینه آموزش و پرورش ایران به حق و حقوق معلمان بر می گردد. به این مشکلات باید سونامی بازنشستگان و رتبه بندی فرهنگیان و دانش آموزان عقب افتاده از تحصیل، معلمان مدارس غیردولتی، کمبود نیرو در بخش استثنایی و … را هم اضافه کنیم.
در آموزش و پرورش تحت سلطه رژیم قرون وسطایی آخوندها «بحران ها نه حل می شود و نه تمام می شود. بلکه از بحرانی به بحران بعدی حرکت می کنند.» (سایت حکومتی دیدارنیوز – ۱۷ شهریور ۱۴۰۰)