نبود زیرساخت های اولیه هر روز از زنان و دختران ایران قربانی می گیرد

نبود زیرساخت های اولیه هر روز از زنان و دختران ایران قربانی می گیرد

نبود زیرساخت های اولیه آب آشامیدنی، امکانات درمانی و راه های مواصلاتی به صورت روزمره از زنان و کودکان مناطق جنوبی ایران قربانی می گیرد.

نبود زیرساخت های اولیه هر روز از زنان و دختران ایران قربانی می گیرد.

دسترسی افراد به امکانات شهری، پزشکی و بهداشتی از جمله موارد تأکید شده در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد. این سند بین المللی که ایران هم در زمره امضاکنندگان آن است، علاوه بر زیرساخت ها، بر تأمین اجتماعی و برخورداری از خدمات حمایت اجتماعی برای همه شهروندان تأکید دارد و اینکه هر موجود بشری، از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار باشد.

در هدف شماره ۹ از اهداف ۱۷گانه توسعه پایدار سازمان ملل نیز بر ایجاد زیرساخت انعطاف پذیر و پایدار و تقویت نوآوری انگشت گذاشته شده است. همچنین هدف شماره ۱۱ بر تبدیل شهرها و سکونت گاه های انسانی به مکان های همه شمول، مقاوم و پایدار از جمله از طریق تهیه مسکن برای همه خصوصاً اقشار کم درآمد، گسترش حمل و نقل برای همه خصوصاً زنان و کودکان و معلولان و کاهش اثرات بلایای طبیعی تأکید دارد.

خبرهای شوکه کننده پی در پی از زنان و کودکان استان های محروم هرمزگان و سیستان بلوچستان که به فجیع ترین حالت قربانی نبود زیرساخت های اولیه زندگی می شوند نه تنها هر روز بر عدم پایبندی رژیم آخوندی به تعهدات بین المللی گواهی می دهد، بلکه شرافت هر انسانی را به چالش می کشد.

یک دختر ۱۶ساله در اثر نیش عقرب جان باخت.۵سال قبل، همین خانواده برادر این دختر را به همین طریق از دست داده بود.

یک کودک ۶ ساله در رودخانه دامن شهرستان ایرانشهر غرق شد.

دو کودک ۲ و ۳ ساله هنگام خوردن آب، در رودخانه افتاده و غرق شدند.

دو زن و ۴کودک قربانی طغیان رودخانه شدند.

کودکانی که طعمه تمساح می شوند و اخباری از این دست که متأسفانه هر روز تکرار و باز تکرار می شوند.

نبود زیرساخت های اولیه شامل آب لوله کشی، برق، کلینیک های درمانی در دسترس و حتی راه خاکی مواصلاتی، امکانات بنیادین زندگی انسان است که برای مردم روستاها و حتی بعضی از شهرهای ایران، آن هم در قرن بیست و یکم رویایی دست نیافتنی است.

محمدرضا محبوب فر، کارشناس آسیب های اجتماعی، در سخنانی که در تیرماه ۹۹ در رسانه های حکومتی منعکس شد فاش ساخت که ۳۸میلیون نفر در ایران حاشیه نشین هستند.[i]

فقدان آب آشامیدنی، امکانات درمانی در دسترس و راه های مواصلاتی به صورت روزمره از زنان و کودکان مناطق جنوبی ایران به خصوص در استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان قربانی می گیرد.

نابودی راهها و جاده ها بعد از سیل های ویرانگر

پس از سیل های ویرانگر سال ۹۸ در اغلب شهرهای ایران، ارتباط جاده ای ۱۲۰روستای استان هرمزگان صعب العبور شد که در میان آنها، دسترسی به ۲۰روستا به دلیل خرابی پل های اطراف آن غیر ممکن گردید. راههای خاکی ۲۵روستای استان سیستان و بلوچستان هم کاملاً غیرقابل عبور شد.

عبدالهاشم حسن نیا، رئیس سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای، در بهمن ماه ۹۸ فاش ساخت که برای بازسازی راه های تخریب شده حدود هزار میلیارد تومان اعتبار لازم است که در تخصیص بودجه، جایی به خود اختصاص نداده است.[ii]

این در حالی است که رفت و آمد به بعضی روستاهای این استان از پیش هم آنقدر صعب العبور بود که حتی موتورسیکلت در آن چپ می کرد و بخش هایی از آن را تنها با پای پیاده می شد پیمود.[iii]

نبود جاده موجب می ‌شود که طی یک مسیر یک‌ ساعته ۳-۴  ساعت برای روستاییان طول بکشد. در حالی که نزدیک ‌ترین مرکز درمانی مجهز به ویال یا سرم‌ های دارویی مخصوص و پادزهر، حداقل ٦ تا ٧ساعت از روستاهای حادثه‌ خیز فاصله دارند. به این نکته هم باید توجه داشت که هرچه روستاها از مرکز شهر دورتر باشند، از امکانات بازهم کمتری برخوردار هستند. اغلب این روستاها خط تلفن ندارند و در صورت بروز هرگونه مشکلی، حتی اگر از این مردم فقیر، کسی تلفن همراه داشته باشد، به دلیل نبود آنتن‌، امکانی برای درخواست کمک وجود ندارد.

یکی از هزاران قربانی نبود زیرساخت های اولیه

مریم صادقی دختر ۱۶ ساله اهل روستای کوه حیدر از بشاگرد در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران بود.

او ساعت ۲ بامداد روز یکشنبه ۱۵ تیر ماه ۹۹ دچار عقرب گزیدگی شد اما هیچ وسیله نقلیه ای برای انتقالش به اورژانس وجود نداشت. ساعت ۶ صبح برادرش از راننده یک پراید که مسافرکشی می کرد خواهش کرد که مریم را به بیمارستان برساند.

مسیری که باید وی را به بیمارستان می رساندند یک جاده خاکی ۴۰ تا ۴۵ کیلومتری است که فقط ۵ کیلومتر آخر آن آسفالت می باشد. بالاخره خانواده مریم او را  به اولین مرکز درمانی منتقل کردند و پس از اقدامات اولیه برای اینکه راننده مسافرکش را از دست ندهند او را به روستا برگرداندند. اما پس از برگشت، حال مریم دوباره بد شد.

پس از تلاش بسیار و با عبور از راه های نامناسب و دور این روستا تا شهر، این دختر معصوم را به بیمارستان میناب رساندند. در زمان رسیدن به بیمارستان، ادرار مریم کاملاً خونی بود که نشان می داد هر دو کلیه او از بین رفته اند. مریم به بخش مراقبت های ویژه برده شد و پزشکان برای احیای او تلاش کردند اما متأسفانه دیر شده بود.

روزی که مریم صادقی جانش را از دست داد درست ۴۹ روز از تولد شانزده سالگی اش می گذشت. علی برادر مریم نیز حدود پنج سال پیش، در حادثه ای مشابه جان باخته بود.[iv]

مریم صادقی و برادرش

گرما، کرونا و نیش عقرب به رنج سیل زدگان هرمزگان افزوده است

متأسفانه نمونه های مثل مریم، انگشت شمار نیستند. مردم سیل زده استان هرمزگان که بشاگرد یکی از شهرستان های این استان است، پس از گذشت ۸ماه از سیل دیماه ۹۸، همچنان در کمپ های صحرایی بدون برق و آب روزگار می گذرانند. نیش عقرب و ویروس کرونا نیز به رنج این مردم مصیبت زده افزوده است.

یک مادر سیل زده می گوید: «روستاهایمان در اثر هر بارندگی راهشان بسته می شود و امکان عبور و مرور با ماشین وجود ندارد و از هر بارندگی تا بازگشایی جاده، ۲-۳ماه طول می کشد. در این فاصله، هر کس در روستا دچار عقرب و مارگزیدگی شود یا اگر مادری بخواهد زایمان کند، مسیری برای رفتن به دکتر و بیمارستان وجود ندارد و امکان مرگ آنها وجود دارد.»[v]

مردم این مناطق بدون هیچ حمایتی رها شده اند. شبی نیست که ۴-۵نفر در این چادرها عقرب گزیده نشوند. دختربچه های این مناطق همه بدنشان پر از زخم و تاول است. اکثر کودکان دچار گرمازدگی می شوند. یک پدر داغدیده که ماه گذشته فرزند خردسالش را در اثر گرما از دست داده است، با عصبانیت می گوید: «هر که آمد فقط عکس یادگاری با ما گرفت و رفت.»

پذیرش خطر مرگ برای رفع تشنگی

نبود زیرساخت های اولیه حتی برای آب در شهرهای جنوبی ایران فاجعه بار است.

در تیرماه سال ۹۹، بی آبی بی سابقه در شهر ۱۳هزار نفره سیب و سوران مردم این شهر را واداشته است تا از آب‌ های تولیدشده کولرهای گازی بیاشامند و یا با گالن به دنبال تهیه آب از مناطق دیگر بروند.[vi]

مردم سیستان و بلوچستان حتی در شهر زاهدان که مرکز این استان است تنها چند ساعت در شبانه روز از آب لوله کشی بهره می برند و در اکثر اوقات آب قطع است.

اما بیشتر از ۵۰ درصد از جمعیت ۲میلیون و ۸۰۰هزار نفری سیستان و بلوچستان در روستا زندگی می‌کنند. ۷۰۰هزار نفر از جمعیت روستایی سیستان و بلوچستان اصلاً شبکه آب ندارند؛ ۱۲۶۱روستا با تانکر آبرسانی می‌شوند و سهمیه هر نفر تنها ۱۵لیتر آب در شبانه ‌روز است. تانکر آب هم در بهترین حالت، هر سه روز یک بار به روستا می رسد و عملاً همین سهمیه اندک هم به روستاییان نمی رسد.[vii]

در نبود آب آشامیدنی زنان و دختران این مناطق مجبورند برای رفع احتیاجات خانواده به رودخانه یا هوتگ ها مراجعه کنند. هر چند حمل و نقل دبه های سنگین آب در مسافت طولانی ضایعات جبران ناپذیری برای زنان ایجاد می کند، این تازه قسمت خوش ماجرا است. در چند ماه اخیر، بارها با خبرهای دردناک غرق شدن کودکان این استان مواجه بوده ایم.

 روز ۴ شهریور ماه ۹۹ دوکودک به نام های فاطمه پا ۳ ساله و یحیی ۲ ساله هنگامی که برای خوردن آب به کنار رودخانه رفته بودند غرق شدند.

یک روز قبل از آن، در ۳ شهریور ۹۹، یسنا پادیان، دختربچه ۵ ساله اهل روستاهای تابع شهرستان راسک در جنوب استان سیستان و بلوچستان در رودخانه غرق شد.

در تاریخ ۳۱مرداد ۹۹، دختر بچه ۸ساله ای به نام زینب پورغلامی اهل روستای جکیگور از توابع زاهدان برای برداشتن آب و شستن لباس به همراه مادرش به رودخانه رفته بود که در آب افتاده و غرق شد. [viii]

زینب پورغلامی

قتلگاهی به نام هوتگ

هوتگ ‌ها گودال ‌های مصنوعی و یا طبیعی نسبتاً بزرگی هستند که آب حاصل از بارندگی‌ در آن ها جمع‌ می شود. عمق این گودال ها بعضاً به ۱۵ متر می رسد که تا ۲۰هزار متر مکعب آب را در خود جای می دهند. آب هوتگ ها برای همه مصارف از جمله آشامیدن، شستن لباس و ظروف استفاده می شود. احشام و دام ها هم از هوتگ ها آب می نوشند.

مراجعه زنان و کودکان به هوتگ ها که نه حفاظی دارند و نه بر اساس استاندارد مشخصی به وجود آمده اند، خطرات جبران ناپذیری برای آنها دارد. خطر این هوتگ ها علاوه بر عمق زیادشان در وجود تمساح گاندو در آنهاست.

در اوائل شهریور ۹۹، یک کودک ۶ ساله در روستاهای دشتیاری و کودک دیگری در روستاهای شهرستان چابهار در هوتگ غرق شدند.

در ۲۱مرداد ۹۹، امیر حمزه ۷ ساله برای برداشتن آب به هوتگ رفته بود که مورد حمله گاندو قرار گرفت و دست خود را از دست داد.[ix]

توضیحات دو دختر بچه سیستانی به مجری یک تلویزیون حکومتی که کلیپ آن اخیراً در رسانه های اجتماعی وایرال شده است، در این رابطه خیلی گویاست:

مجری: شما نمیشه نرید کنار آب برکه؟

دختران هر دو با هم: آب نداریم. چیکار کنیم؟ مجبوریم بریم.

مجری: یعنی شما از  همان آب گل آلود هم برای خوراکتون استفاده می کنید هم برای شستشو؟

دختران: آره چیکار کنیم؟! آب نداریم مجبوریم.

مجری: هر دفعه که می رید کنار برکه گاندو ها هم اونجا هستند؟

دختران: ما نمی بینمشون . مثلاً ما اون وقتی که رفتیم دست حوا رو خورد ما اصلاً ندیدیمش…

حوادث تلخ تکرار و باز تکرار می شوند

آنچه این دختربچه ها به سادگی نقل می کنند، داستان سلسله حوادث شوکه کننده ای است که به دلیل نبود زیرساخت های اولیه آب رسانی در این مناطق، هر روز تکرار و بازتکرار می شوند.

برخی نمونه های منعکس شده در رسانه های حکومتی در زیر آمده است:

در این سرزمین خشک، باران هم مرگ آفرین می شود

نبود زیرساخت های اولیه مناسب شهری و روستایی، نه تنها در خشکسالی برای مردم خطرآفرین است، بلکه باران را نیز به عامل مرگ زنان و کودکان این مناطق تبدیل می کند.

یکی از چهار کودکی که در طغیان رودخانه نایگون غرق شد

در اول شهریور ۱۳۹۹، در پی طغیان رودخانه نایگون در شهرستان ایرانشهر از استان سیستان و بلوچستان، ۶ نفر از دو خانواده از اهالی روستای خیرآباد جان باختند. این دو خانواده با وانت پیکان در مسیر نایگون به آهوران، در حال عبور از رودخانه بودند که خودرو واژگون شد و سرنشینان آن غرق شدند. غرق شدگان دو مادر ۲۵ و ۳۵ ساله و چهار کودک دو، سه و پنج ساله بودند.

از اوایل تیر سال۹۹ حدود ۳۰نفر بر اثر طغیان رودخانه های فصلی ناشی از باران های تابستانی غرق شده و جان خود را از دست داده اند.[x]

خانه های فرسوده بر سر مردم آوار می شوند

علیرضا صنوبر، رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان البرز، در آذرماه ۹۸ اعلام کرد که سرعت فرسودگی ساختمان ها در ایران به دلیل عدم رعایت استانداردها و پایین بودن کیفیت مصالح بالاتر از شاخص های جهانی است.[xi]

آرش رضایی، مدیر کل راه و شهرسازی هرمزگان، در مرداد ۹۹ اعتراف کرد، ۱۲ محله بافت فرسوده در این استان وجود دارد که بیش از ۴۰درصد از جمعیت هرمزگان را در خود جای داده است.[xii]

عبدالمجید تمندانی، شهردار شهر خاش از استان سیستان و بلوچستان، نیز در بهمن ماه ۹۸ اعتراف کرد که حدود ۳۰درصد از جمعیت شهری این شهر در خانه های فرسوده زندگی می کنند. وی همچنین به وجود افزون بر ۷۰۰هکتار معبر خاکی در وسط شهر اشاره کرد که باید آسفالت شوند.[xiii]

اما این اطلاعات آماری، در روی زمین به قیمت جان انسانهای بی گناه تمام می شود. در اولین روزهای شهریور ۹۸ یک دختر بچه ۱۰ساله در دهستان شمیل شهرستان بندرعباس قربانی فرو ریختن دیوار خانه فرسوده شان شد. [xiv]

جان دادن این دختر بچه معصوم در زیر آوار، در حد یک خبر یک خطی بدون حتی ذکر نام آن دختر، در خبرگزاری حکومتی رکنا انعکاس یافت.

دیواری که بر سر یک دختر بچه ۱۰ساله در دهستان شمیل شهرستان بندرعباس قربانی فرو ریخت و موجب مرگ او شد

[i] سایت حکومتی اعتماد آنلاین – ۲تیر ۱۳۹۹ (گودال‌ها، محل زندگی جدید زنان سرپرست خانوار بعد از افزایش قیمت مسکن)

[ii] خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۷بهمن ۱۳۹۸ (ارتباط جاده ای ۲۰ روستای هرمزگان قطع است)

[iii] سایت بیان ما ۲۴تیر ۱۳۹۷ (کشف روستایی در محروم‌ترین نقطه کشور/ زمان در «جوان‌جاه» 100 سال عقب است)

[iv] خبرگزاری حکومتی رکنا – ۲۱ تیر ۹۹ (مرگ دلخراش مریم صادقی)

[v] خبرگزاری حکومتی ایلنا – ۲۲ تیر ۹۹ (گرما،عقرب و کرونا بلای جان سیل زدگان روستاهای سیریک ، جاسک و بشاگرد)

[vi] خبرگزاری حکومتی تسنیم – ۲۲تیر۱۳۹۹ (گزارش ویدئویی| بحران آب در بلوچستان/ مردم شهر ۱۳هزارنفری سوران آب آشامیدنی ندارند)

[vii] سایت حکومتی اقتصاد – ۱۷شهریور ۱۳۹۸ (روایتی ناتمام از بحران آب در سیستان و بلوچستان)

[viii]  خبرگزاری حکومتی رکنا – ۲۳مرداد ۹۹ (مرگ هولناک زینب دختر ۸ ساله در رودخانه سرباز / او رفته بود آب به خانه ببرد)

[ix] خبرگزاری حکومتی رکنا – ۴ شهریور ۹۹ (مرگ تلخ ۳ کودک بخاطر بی آبی در جنوب سیستان و بلوچستان)

[x] کمپین فعالین بلوچ – ۲۴اوت ۲۰۲۰ (غرق شدن ۶ نفر از دو خانواده در پی طغیان رودخانه نایگون در ایرانشهر)

[xi] خبرگزاری رسمی ایرنا – ۲۱آذر ۱۳۹۸ (سرعت فرسودگی ساختمان ها در ایران بالاتر از شاخص جهانی)

[xii] خبرگزاری حکومتی موج – ۲۴مرداد ۱۳۹۹ (توجه به بافت‌ های فرسوده لازمه حرکت به سمت توسعه متوازن)

[xiii] خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۱۳بهمن ۱۳۹۸ (۳۰ درصد از مردم خاش در بافت های فرسوده زندگی می کنند)

[xiv] خبرگزاری حکومتی رکنا – ۴ شهریور ۹۹ (مرگ تلخ ۳ کودک بخاطر بی آبی در جنوب سیستان و بلوچستان)

خروج از نسخه موبایل