کتاب سال زنان ایرانی در سال 94

کتاب سال ۲۰۱۵

 دانلود نسخه PDF

مقدمه

به رغم توافق اتمی، گشایش به سوی غرب و برداشته شدن تحریمها،‌ رویدادهای سال ۲۰۱۵ میلادی ثبات بیشتری برای رژیم آخوندی در ایران به دنبال نداشت. برعکس، با بالا رفتن فشار روی اکثریت مردم به خاطر فقر و گرسنگی، آنها ناآرام تر شده اند

به منظور سرکوب جامعه و حفظ کنترل بر کشور، ملایان اقدامات سرکوبگرانه و اختناق آفرین بیشتری به عمل آوردند. همانطور که انتظار میرود، زنان بیشترین بار این فشار و اقدامات سرکوبگرانه را متحمل می شوند.

نیروهای جدید سرکوبگر  از جمله گشتهای ۱۰نفره ارشاد تشکیل شدند تا نظارت بیشتری بر زنان اعمال کنند. اجرای طرح های «عفاف و حجاب»، جریمه کردن زنانی که در حین رانندگی موهای خود را کامل نمی پوشانند، جداسازی محیطهای شهری، ممنوع کردن استخدام زنان برای شغلهای مشخص و البته دستگیری و بازداشت زنانی که خواستار حقوق بنیادین و انسانی خود می باشند از جمله صدها اقدام و هزاران نیرویی است که برای محروم کردن زنان از حقوق پایه و آزادیهایشان انجام شد.

زنان همچنان به طور سیستماتیک از وارد شدن به استادیومهای ورزشی، اجرای کنسرت، خوانندگی و شرکت در فعالیتهای اجتماعی برابر محروم می باشند.

سال گذشته رژیم تهران ۹۳۳ نفر را اعدام کرد که ۵۶۰ مورد آن مخفیانه بوده است. ۱۸نفر از اعدام شدگان زن بودند. رویهمرفته در دوران روحانی ۶۳ زن اعدام شده اند.

بر خلاف همه قوانین بین المللی، نیروهای امنیتی و بسیج و مأمورین لباس شخصی در دانشگاهها مستقر شدند تا زنان جوان را به لحاظ رعایت حجاب اجباری زیر نظر داشته باشند و جداسازی جنسیتی و سایر محدودیتها را اعمال کنند.

تبعیض علیه اقلیت های ملی و مذهبی هم شدت گرفت. زنان مسیحی و بهائی به تعداد زیاد بازداشت و یا از دانشگاه اخراج شدند و به رغم نمرات عالی از حق ادامه تحصیل محروم شدند.

اما آخوندها نتوانستند خواست زنان ایران برای یک زندگی دموکراتیک و برابر را مهار کنند و آنها در خط مقدم همه اعتراضات آزادیخواهانه حضور دارند.

در سال ۱۳۹۴ زنان از جمله پرستاران، معلمین، دانشجویان و مادران و خانواده های زندانیان سیاسی به طور گسترده در اعتراضات ضدحکومتی شرکت داشتند. زنان ایرانی به مثابه نیروی تغییر به تسلیم به قوانین زن ستیزانه رژیم ایران تن نداده اند.

این کتاب تلاشی است برای ترسیم تصویری کوچک از واقعیت عظیمی که در ایران امروز در جوشش است.

 اعدام

مقدمه

اعدام زنان در ايران، در سال ميلادي 2015 ادامه داشت.  در دوره روي كار آمدن روحاني (اوت 2013 تا كنون) در مجموع 63زن  در ايران اعدام شده اند.

آنچه كه موضع گيري دبيركل سازمان ملل و نيز ارگان هايي چون عفو بين الملل را به دنبال داشته است[1]. در زير، شماري از اعدام هاي صورت گرفته در سال 2015 كه در رسانه هاي رسمی و يا غيررسمی قابل دسترسي بوده، مي آيد.

طبعاً آمار حقيقي، بسا بيشتر از اين است:

شكنجه و مجازاتهاي بيرحمانه

 

مقدمه

در سالي كه گذشت، احكام سنگسار، شلاق و نيز تحقير و ضرب و جرح زنان، نشانه هاي آشكاري بود بر ادامه نقض حقوق بشر و فشار مضاعف بر آنان در ايران. اسیدپاشیدن بر سر و صورت زنان بی‌دفاع نيز که به بهانه بدحجابی و ايجاد رعب صورت مي گرفت در ادامه روند مرگباري كه از مهر سال 93 جريان داشت، در سال جاري نيز ادامه يافت.

برخي از نمونه ها :

خبرگزاري ها در ايران در روز 18آذر خبر از اعطاي حكم سنگسار به يك زن جوان دادند.

آنها نوشتند كه در صورت عدم اجراي حكم رجم نيز، متهم بعنوان مجازات جايگزين، به اعدام محكوم خواهد شد.  (سايت سياهكل – 18/9/94)

در نمونه اي ديگر، يكي از زنان فعال در گروه عرفان حلقه – معصومه ضياء به 74ضربه شلاق محكوم شد.  اتهام او صرفاَ شرکت در يك گردهمايي مسالمت آميز بود که با هدف تغيير در قوانين تبعيض آميز عليه زنان برگزار مي شد. (23/3/94)

فشار بر زنان، در سال 2015 به اين نمونه ها محدود نبود.

در اقدامي بسيار تحقير آميز، ماموران امنيتي در تهران، در روز 5مردادماه، ۳ زن و دو مرد را در حالي كه به دست و پايشان زنجير بسته  بودند، در خيابان ها چرخاندند. اقدامي كه اعتراض شاهدان را برانگيخت.  (5/5/94)

در يك نمونة بارز، نسرين ستوده[2]- وكيل و فعال حقوق بشر به صراحت اعلام كرد كه به اسيدپاشي، مثله شدن و مرگ تهديد شده است. وي در اين باره گفت: «از شروع تحصن در مقابل دفتر کانون وکلا بارها مورد تهدید قرار گرفتم. حتی یک بار، موتور سواری من را تهدید به اعدام کرد. طی ماههای تحصنم، سه بار ماموران اطلاعات من را به همراه همسرم بازداشت کردند. در همان روزها تلفنی هم به من شد که فردی خودش را مامور اطلاعات معرفی کرد و خواست من از مصاحبه با رسانه های خارجی خودداری کنم…طی دو ماه مکررا پیامک های تهدید آمیز دریافت می کردم که در آن فرستنده، با طرح خواسته های نامشخصی می گفت اگر این خواسته ها را اجابت نکنم به اسیدپاشی، مثله کردن و مرگم می انجامد. اینها مشکلاتی بود که من این مدت با آنها مواجه بودم.»

فشار بر خانواده و بستگان زندانيان و يا فعالين مدني جهت واداركردن آنها به تمكين خواست هاي حكومت، از ديگر وجوه فشار و تهديد بر زنان بود.

در اين باره، فرزند و همسر محمدعلي طاهري جهت اعتراف گيري، زير شديدترين فشارها قرار داده شدند.  آذردخت طاهری، خواهر محمدعلی طاهری گفت كه همسر طاهري بازداشت شده و او را زير فشار برده اند. به همسرش در مقابل چشمانش تعدي كرده اند.به فرزندش تعدي كرده اند. همسر طاهري بر اثر اين فشارها، 4بار دست به خودكشي زده است. (22/5/94)

نمونه تكاندهندة ديگر، هجوم نيروهاي امنيتي براي بازداشت يك فعال مدني در انديمشك در استان خوزستان بود كه باعث سقط جنين همسر او شد. وي، شاپور رشنو نام داشت و به اتهام فعاليت كارگري بازداشت مي شد. (2/7/94)

موضوعي كه مي توان در عداد بيرحمانه ترين رفتارها با زنان آن را دسته بندي كرد، پديده «اسيدپاشي» بود.

آنچه كه عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس رژيم، ابوالفضل ابوترابي به صراحت اذعان كرد كه ادامه داشته و با رقمي قابل توجه همراه بوده است. ابوترابي گفت، «طي يك سال، 300مورد اسيدپاشي در ايران صورت گرفته است. در اين اقدام، كاستي ديده نمي شود!»  (سایت حکومتی سلامت نيوز – 2/4/94)

 دستگيري و بازداشت خودسرانه

 دستگيري و بازداشت زنان و دختران جوان در ايران، در سال 2015 نيز در عداد سالهاي پيشين، به بهانه هايي چون شركت در تجمع هاي اعتراضي، انجام فعاليت هاي مدني، فعاليت در محيط هاي اجتماعي، بدحجابي و عدم رعايت قوانين سركوبگرانه، شركت در جشن هاي مختلط و يا روزه خواري، ادامه داشته است.

دستگيري ها، همپا با سركوب هاي خياباني، افزايش گشت هاي امر به معروف و نيز ماموراني كه با هدف اعمال كنترل بيشتر بر زنان سازماندهي مي شوند، صورت گرفته است. آنچه كه احمد شهيد – گزارشگر ويژه ملل متحد در امور ايران نيز بر آن صحه گذاشته و نگراني عميق خود را در خصوص دستگيري هاي خودسرانه در ايران بيان كرده است[3].

طي سال 2015، شماري از نمونه هاي دستگيري و بازداشت كه در رسانه ها بازتاب يافت، شامل اين موارد بوده اند:

دستگيري به جرم فعاليت مدني

اطلاعات سپاه پاسداران تعدادی از فعالان حقوق زنان را در تهران بازداشت کرد. این نهاد اطلاعاتی همچنین تعدادی دیگر از فعالان این حوزه را احضار یا تهدید نموده است. زهرا خندان، روزنامه نگار و فعال سابق دانشجویی دانشگاه صنعتی امیر کبیر از جمله این بازداشت شدگان است.  (30/10/93)

ندا مستقیمى- فعال مدني و از حامیان مادران پارک لاله، روز ١۴ اردیبهشت، در محل کارش توسط نیروهاى امنیتى بازداشت شد. ندا مستقیمى در آذرماه ١٣٨٩ در جریان بزرگداشت سالروز تولد امیر ارشد تاجمیر در بهشت زهرا بازداشت و به سه سال حبس محکوم و با وثیقه صد میلیونى تا زمان اجراى حکم آزاد شد.  (15/2/94)

روز سه شنبه 17 شهريورماه ماموران امنيتي با يورش به منزل “ژيلا نگهدار” فعال مدني در سنندج اقدام به بازداشت وي كردند. در پي مراجعه خانواده ژيلا نگهدار به اداره اطلاعات، ماموران با بي احترامي، خانواده وي را از اداره بيرون کرده و به آنان گفته اند که ژيلا نگهدار فعلا در بازداشت اطلاعات خواهد ماند. (21/6/94)

 

زيبا پورحبيب  از فعالين و مدرسين عرفان حلقه نيز به جرم فعاليت مدني، بازداشت شد. اين فعال مدني پس از دستگيري به زندان اوين منتقل گرديد.  (سایت حکومتی ماف نيوز 9/10/94)

 

دستگيري به جرم فعاليت اينترنتي

در19 شهريور94 ماموران امنيتي 3تن از فعالان اينترنتي را در شهرستان محلات استان مركزي دستگير كردند. اتهام آنها گذاشتن مطالب ضدنظام بر روي اكانت هايشان اعلام شد. يكي از دستگيرشدگان، دختر دانشجويي به نام نرگس – ف معرفي شد. وي دانشجوي فناوري و اطلاعات از دانشگاه آزاد كرج بوده است. (23/6/94)

رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات فرماندهی انتظامی استان گیلان، از شناسایی و دستگیری یک زن 35ساله در شهر رشت خبرداد. اتهام وي، فعاليت تبليغي در شبکه اجتماعی اینستاگرام عنوان شد.  (سایت حکومتی خبرفارسي – 19/7/94)

  دستگيري به اتهام روزه خواري

معاون اجتماعي نيروي انتظامي آذربايجان‌ شرقي از دستگيري، ۹۲ دختر و پسر در کافي‌شاپ هتل شهريار تبريز خبرداد. وي دليل دستگيري آنها را روزه خواري عنوان كرد. به گفته وي، در اين ميان، ۹۲ نفر که ۴۱ دختر و ۵۱ پسر اهل تبريز بودند، دستگير و بعد از تشکيل پرونده تحويل مقامات قضايي شدند. (خبرگزاري حکومتی  فارس – 2/4/94)

 

بازداشت در ميهماني و به جرم شادي

دادستان پرديس خبرداد، در جريان انهدام يكي از بزرگترين پارتي هاي شبانه در شرق تهران، 89نفر دستگير شدند.

حيدر فتاحی گفت: برپاکنندگان این مراسم از طریق شبکه‌های اجتماعی نظیر وایبر، واتس‌آپ، لاین، تانگو، اینستاگرام و … اقدام به دعوت از افراد مختلف برای حضور در این جشن می‌کردند. در این عملیات، 42 مرد و 47 زن دستگیر شدند. (خبرگزاري حکومتی  فارس – 5/3/94)

 50 دختر و پسر در باغي اطراف حومه شهر دزفول به اتهام شرکت در يک مهماني شبانه بازداشت شدند. از اين تعداد، 26نفر از دختران جوان بودند. سن آنها، از ۲۰ تا ۲۵ سال گزارش شده است. (سايت حکومتی  تابناك – 30/4/94)

 

دادستان طرقبه و شانديز نسبت به برگزاري مجالس شادي هشدار داد و گفت كه  طي روزهاي اخير با 2 مورد از اين گونه مجالس که در طرقبه برگزار شده بود برخورد شده است. به گفته وي، در اين ميان، زني که با ارسال پيامک به شهروندان، چنين مجلسي را در يکي از باغ تالارها برپا کرده بود، بازداشت شد.اين مقام حكومتي همچنين تهديد به حبس هاي طولاني كرد و گفت: عامل يا عاملان اين فعل مجرمانه  تا 10سال زندان خواهند گرفت. (سایت حکومتی فرارو – 2/6/94)

 

 دستگيري در تجمع هاي اعتراضي

شماري از حاميان محمدعلي طاهري – رهبر گروه عرفان حلقه در مقابل دفتر حقوق بشر در تهران تجمع اعتراضي كردند تا مخالفت خود را با حكم اعدام او بيان كنند.

با توجه به حضور گسترده زنان در اين تجمع اعتراضي، حكومت تعداد قابل توجهي از زنان چادري، مجهز به سلاح و دستبند را به محل آورده بود. در جريان اين تجمع، شماري از زنان دستگير شدند. اسامي تعدادي از آنها به اين قرار است: پاییز امینی، معصومه افشار، مهناز رجبی، ملیکا کاوندی، فاطمه خوانساری، رویا ارباب، کبری قایم مقامی، مینا امیر واعظی، فاطمه شکرانی، فریبا نیا و خانم باقری. (15/5/94)

صبح ۲۵ مرداد، گروهی از زنان معترض به حکم اعدام محمدعلی طاهری در مقابل داد گستری تهران گرد آمدند.
ماموران امنیتی و لباس شخصی ها برای پراکنده کردن معترضین به ضرب و شتم و استفاده از باتوم و گاز اشک آور و همچنین شلیک تیر هوایی روی آوردند. آنها دهها تن را در جريان اين تجمع، بازداشت كردند.اسامی برخي از بازداشت شدگان: اكرم دوستي، هاله مقصودي، سيما شكراني، رها تبار، مريم اميري، افشار، افضلي، فرينام، ليدا مكرميان، ثريا بهبودي باقري، نوشين محمدي، ليلا جعفري، زهرا خوشنويسان، نازنين سرچشمه، شهناز اسماعيلي، مهناز طاهري، رئيسي، بنفشه محمدی و زهره صمدی است. (26/5/94)

پروین سلیمانی به اتهام شرکت در تجمع اعتراض به حکم اعدام محمد علی طاهری دستگير شد.سلیمانی طی سالهای اخیر سه بار به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی در حمایت از محمد علی طاهری بازداشت شده است. (26/5/94)

زندان

بازداشتگاههاي زنان در ايران،  اتاق هاي بازجويي و شكنجه و حبسي را شامل مي شوند كه زنداني در آن از حداقل حقوق خود، محروم است.

در اين زندان ها، زنان از امكان برخورداري از هرگونه وكيل و حق دادرسي، محروم هستند. امكان ملاقات با فرزندان و بستگان شان نيز، از آنها گرفته مي شود. بسياري از آنان عليرغم گذران ماه ها و سالهاي طولاني در حبس و يا سلول انفرادي، امكان ساده ترين تماس با فرزندان و اعضاي خانواده شان را نمي يابند و از اين طريق، زير شكنجه روحي مستمر قرار داده مي شوند.

در ايران، زنان زنداني از امكان دريافت خدمات پزشكي ضروري، منع مي شوند. در بسياري موارد، عليرغم وخامت وضعيت جسماني و  توصية اكيد پزشكان به ضرورت برخورداري از مرخصي، از بيمارستان به زندان بازگردانده مي شوند.

از سوي ديگر،  محروميت هاي بهداشتي و استقراري در زندان ها معضل ديگري است كه گريبانگير زنان مي باشد. آنها از حداقل امكانات بهداشتي برخوردار نيستند. آنچه كه خود، باعث بروز و تكثير بيماري هاي واگيردار در زندان مي شود.

گزارشات رسيده از زندان ها، بازتاب اين واقعيت تلخ است:

شمار قابل توجهي از زناني كه اين روزها در زندان ها محبوس هستند، قرباني فقر و محروميتي هستند كه دولت بر آنها تحميل كرده است. محمدعلي ساري از مقامات حكومتي، با اعتراف به اين امر گفته است:« اکنون 200 زنداني زن جرايم غير عمد در زندان هاي کشور دوران محکوميت خود را سپري مي کنند. اين زنان بيشتر به علت محکوميت هاي مالي و ناتواني در پرداخت آن در زندان ها تحمل حبس مي کنند». (سایت حکومتی عصر ايران – 15/4/94)

شماري ديگر، به دليل فعاليت هاي مدني و دفاع از جنبش هاي برابري، به زندان افتاده اند. در ميان آنان هنرمندان، فعالين حقوق كودك، فعالين سياسي و آزادانديشاني ديده مي شوند كه تنها خواست شان، آزادي بوده است. اما پاسخ خود را در حبس و فشار و بازداشت طولاني تر،گرفته اند.

در اين خصوص، همچنين بايد به وضعيت مادراني اشاره كرد كه كودكان خردسال شان  را در سخت ترين شرايط در حبس، نگهداري مي كنند. آنان در معرض فشاري مضاعف هستند. شكنجه اي روحي كه هر ساعت با مشاهدة وضعيت فرزندان خردسالشان بر آنها وارد مي شود؛

در اين جا و در حبس، كودكان نيز، خود به نوعي در معرض فشاري سيستماتيك قرار دارند. آنها هر روز به جاي عاطفة مادرانه، بدن هاي رنجور و شكنجه شده مادر ي  را شاهد هستند كه هدف حمله و توهين بازجويان و شكنجه گران قرار گرفته است. مادري كه گاه بر اثر محروميت از درمان ضروري، فاصله چنداني تا مرگ ندارد.

نقض فاحش حقوق بشر و به خصوص شكنجه و بازداشت ها در ايران، موضوع گزارش 9فوريه 2016 عفو بين الملل بوده است. در اين گزارش، مالكوم اسمارت، مدير برنامه خاورميانه و شمال آفريقا بر عفو بينالملل تصريح كرده است كه 30سال پس از گذشت انقلاب در ايران كه به سقوط ديكتاتوري شاه منجر شد، كماكان شكنجه و اعدام، ادامه يافته است.

نگاهي به وضعيت و شرايط بازداشتيان در ايران:

نرگس محمدي:

نرگس محمدی – نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، عضو کارزار لغو گام به گام اعدام، کانون شهروندی زنان و رئیس هیأت اجرایی شورای صلح ایران است[4]. وي اولين بار در سال 89 دستگیر شد. نرگس محمدي دو فرزند دختر و پسر دارد كه دوقلو مي باشند.

وي در اردیبهشت ۹۱ بار دیگر دستگیر شد و به علت بیماری، پس از مدتی آزاد گرديد. اين فعال مدني براي بار ديگر در ارديبهشت سال 94 با یک پرونده جدید به زندان برده شد.

روند زندان و دادرسي نرگس محمدي:

16 تير 94-  دادگاه نرگس محمدي که قرار بود روز دوشنبه 15 تيرماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران برگزار شود، بدون هيچ توضيحي برگزار نشد. وزارت اطلاعات با فراهم کردن اتهام‌هاي جديد، درخواست اشد مجازات را بر پرونده قضايي نرگس محمدي نشاند. برادر نرگس گفت: « وزارت اطلاعات به دليل متنبه نشدن نرگس،  برايش تقاضاي اشد مجازات كرده است. چند اتهام تازه نيز به پرونده او اضافه شده ازجمله اتهام عجيب‌ همکاري با داعش! گمان ما براين است که دليل چنين اتهامي، مخالفت خواهرم با اعدام چند سني‌مذهب و درخواست رعايت انصاف و عدالت در دادرسي آنها از سوي مقامهاي‌ قضايي بوده است».

29تير 94–  علي و کيانا دوقلوهاي هشت ساله نرگس محمدي در روز 26تير، ايران را ترک کردند. نرگس محمدي در نامه‌اي، آزارهاي وارده بر خود را شرح داد. او سختي جدايي از آنها را، به مادر موسي كه نوزادش را به نيل سپرد، تشبيه كرد. وي درباره دوره‌اي که در زندان و در سلول انفرادي بود نوشت: «تمام مدتي که ۲۰۹ بودم، نه گذاشتند صداي بچه هايم را بشنوم و نه اجازه دادند آنها را ببينم. محروميت از ديدن عزيزانم بي‌شباهت به جان کندن نبود. جمله بازجويم را ده‌بار مرور کردم: “محروميت‌هاي بيشتري خواهي پرداخت” اما آنچه در اين سلول‌ها با زنان و به ويژه با مادران روا داشتند “محروميت” نبود، جنايت بود».

7مرداد 94- عليرغم نياز مبرم نرگس محمدي به استفاده از داروهاي خاص، رييس بهداري اوين، از دادن داروها امتناع كرد. نرگس محمدي، به بيماري آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است و مصرف دارو، براي وي حياتي مي باشد.

11 مرداد 94- خانم محمدی پس از هشت ساعت که دچار فلج عضلانی شده بود به بیمارستان طالقانی منتقل شد، اما با آن که پزشکان بیمارستان اعلام کردند که باید تحت نظر پزشک متخصص قرار گیرد، مقام‌های مسئول قضاییه او را به زندان بازگرداندند.

18 مرداد 94- تلاشها برای رساندن داروهای نرگس محمدي از سوی خانواده‌اش به نتیجه اي نرسید.

22 مرداد 94- وضعیت نرگس محمدی، به دلیل ممانعت قضائیه از درمانش، رو به وخامت رفت.

27شهريور 94- محمدی نسبت به ممنوعیت تماس تلفنی‌اش با فرزندان و همسرش اعتراض كرد. وي گفت: «تاکنون که دو ماه می‌شود، اجازه هیچ‌گونه تماس تلفنی و صحبت کردن با فرزندانم به من داده نشده است… در بند زنان اوین که ۲۰ زن و مادر در آن نگهداری می‌شوند، تلفنی وجود ندارد و در شرایط «کاملاً استثنائی و بسیار حاد»، امکان یک تماس تلفنی آن‌هم در ساختمان خارج از بند و در دفتر حفاظت یا اجرای احکام و در حضور مأموران برقرار می‌شود».

6 مهر 94- روز ۴ مهر نرگس محمدي جهت انجام آزمایش ام آر آی به بیمارستان اعزام شد اما عليرغم توصيه مجدد پزشكان، به زندان بازگردانده شد.

22مهر 94- به فعالين سياسي و مدني، اجازه ملاقات با نرگس محمدي در بيمارستان ايران مهر، داده نشد. مامورين امنيتي، مانع شدند.

12آبان 94- نرگس محمدی مجدداً از بيمارستان به زندان اوین بازگردانده شد. انتقال وي در حالی صورت گرفت که پزشک‌های معالج بر عدم حبس او تاكيد داشتند.

28 آذر 94- نرگس محمدي از تشکیل پرونده‌ای دیگر برای خود در دادسرای اوین خبر داد. وي گفت كه چند روز پیش به طور ناگهانی به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شده است.

23 دي 94 – نرگس محمدي بار ديگر، از دريافت داروهاي ضروري خود محروم شد. اين زنداني در شرايط نگران كننده اي به سر مي برد.

زينب جلاليان

زینب جلالیان، متولد 1983، در سال 2007  از سوی مأموران اداره اطلاعات کرمانشاه دستگیر و  به اتهام ارتباط با احزاب کردی در دادگاه انقلاب به اعدام و سپس حبس ابد محکوم شد.

وي  طي سالهای اخير به شدت تحت فشار قرار داشته و بار‌ها در اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده است.

سازمان عفو بين الملل، در 16ژوييه 2014 بيانيه اي صادر كرد و نسبت به وضعيت اين زنداني ابراز نگراني نمود.

عفو بين الملل نوشت: «زينب در سي سالگي آزادي را از دست داد اما نبايد اجازه دهيم چشمانش را از دست بدهد».

24مرداد 94- گزارش ها نشان مي دهند كه زینب جلالیان در زندان یک چشمش را از دست داده و چشم دومش هم كم سو شده است. دنيز جلاليان –خواهر زينب در مورد وضعيت او گفت: «الان در زندان کرمانشاه است. خیلی وقت است می‌خواهد ببرندش دکتر اما ماموران زندان، اجازه نمی‌دهند. یک چشم خود را از دست داده. دکتر گفته بوده دو چشمش بهم وابسته است و اگر عمل نکنید آن چشم دیگرش هم كور می‌شود. دنيز، همچنين از شكنجه هايي گفت که سبب نابینا شدن خواهرش شده و تاكيد كرد: «وقتی او را گرفتند، سرش را به دیوار زده بودند. چشمش برای همین ضربه خورده و به اين وضعيت درآمده است».

16مهر 94- با فصل سرما چشمان زینب نیز سرد مي شودزینب جلالیان در زندان خوی، در آستانه‌ی فصل سرما، بیش از پیش از ناراحتی چشم در رنج است اما تاکنون اجازه‌ی معالجه‌ی وی داده نشده است. یک منبع نزدیک به خانواده‌ی جلالیان گفت: بر اساس اعلام بهداری زندان، در صورت عدم انتقال وی به بیمارستان به علت فرارسیدن فصل سرما، احتمال عفونت مردمک چشم این زندانی سیاسی وجود داشته و وی بیش از پیش در معرض حطر نابینایی قرار می‌گیرد.زينب تاكنون از حق ملاقات با خانواده‌ خود نيز محروم بوده است. از سوي مامورين امنيتي بارها به این زندانی اعلام شده، در صورتی که با اداره‌ اطلاعات همکاری کند، هم در حکم وی تجدیدنظر خواهد شد و هم میتواند از حق مرخصی بهره‌مند شود اما وی هرگونه همکاری با ستاد خبری اطلاعات را رد کرده است.

16 آبان 94 – زينب، به بیماری برفک دهان مبتلا شده و علیرغم درخواست‌های مکرر برای معالجه پزشکی در خارج از زندان، مسئولان قضایی و امنیتی با انتقال وی جهت معالجه پزشکی مخالفت می‌کنند.

16 آبان 94  – زينب جلاليان، نامه اي به احمد شهيد گزارشگر ويژه ملل متحد در امور ايران نوشت و گفت: «در ایران، زندانهای بزرگ و مخوفی برای زندانیان سیاسی وجود دارند که شکنجه‌گاهِ اعتراف‌گرفتن از افراد بی‌گناهی هستند که تنها و تنها به علت اعتقادات شخصی خود در زندان هستند.

 زندانهایی که در پس آن، اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات قرار دارند.بسیاری از زندانیان سیاسی، حتی از حق معالجه و مرخصی نیز محرم‌اند. من تاکنون بار‌ها در اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده‌ام، اما نه در پرونده‌ام تغییری داده شده و نه به بیمارستان اعزام شده‌ام».

 

آتنا فرقداني

آتنا فرقدانی – هنرمند كاريكاتوريست[5]،  اول شهریور ۱۳۹۳ از سوی سپاه پاسداران بازداشت شد و نزدیک به دو ماه در بند دو الف سپاه در زندان اوین حبس بود. او ۲۰ روز از مدت حبس خود را در سلول انفرادی گذرانده است. فرقدانی همچنین در اعتراض به عدم دسترسی به وکیل، نداشتن تماس با خانواده و ادامه غیرقانونی حبس انفرادی، ۲۰روز اعتصاب غذا کرد که در هجدهمین روز اعتصاب‌ غذایش، دچار ایست قلبی شد و در بیمارستان فیروزگر شهر ری بستری گرديد. او چند روز پس از آن نیز به زندان اوین منتقل شد. وي از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۲ سال و ۹ ماه حبس محکوم شده است. اتهام اين فعال مدني، «تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت کشور، توهین به نمایندگان مجلس از طریق مهارت نقاشی و توهین به خامنه اي و سپاه پاسداران» عنوان شده است.

10 خرداد 94- آتنا فرقداني در پی بیماری و وخامت حال جسمی به بهداری زندان اوین منتقل شد. انتقال به بهداری به دلیل خونریزی معده این زندانی طي هفته گذشته بوده است.
11خرداد 94- فاكس نيوز:  يك هنرمند ايراني به بيش از 12 سال زندان محكوم شده است. ميشود خانواده وي قصد دارد درخواست استيناف كند.

13 خرداد 94 – عفو بين الملل: صدور حكم بيش از 12 سال حبس براي هنرمند و فعال ايراني، يك بيعدالتي بزرگ و نقض حقوق وي در زمينه آزادي بيان و برگزاري تجمعات ميباشد. حسيبه حاج سحراوي، معاون مدير امور خاورميانه و آفريقاي شمالي در عفو بينالملل در اين باره مي گويد: «آتنا فرقداني عملاً بدليل نقاشيهايش با حكمي مواجه شده است كه خود يك كاريكاتور فاحش از نقض عدالت است».

17مرداد 94 – محمد مقیمی- وکیل آتنا فرقدانی گفت، پرونده موکل‌اش به شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر ارجاع شده است.

24شهريور 94- آتنا در اعتراض به «اتهامات ناروا» از سوي ماموران امنيتي، سه روز اعتصاب غذا کرد.

مادر این زندانی گفت که دخترش روز شنبه ۲۳ خرداد، زمانی که برای ملاقات وکیلش محمد مقیمی در زندان فراخوانده شده بود، به دلیل دست دادن با وکیل، با اتهام «رابطه نامشروع مادون زنا» مواجه شد و وکیل وی نیز بازداشت و به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد.

17مهر 94 – عفو بينالملل در بيانيه اي اعلام كرد، يادداشتي از جانب آتنا فرقداني به بيرون زندان درز كرده كه مي گويد، مقامات قضايي او را به يك مركز پزشكي در خارج از زندان برده اند و وادار به انجام تست بكارت كرده اند. به گفته عفو بين الملل، اين اقدام يك لكه ديگر بر سوابق شرمآور ايران در مورد خشونت عليه زنان افزوده است. سيد بومدوها، معاون مدير برنامه خاورميانه و آفريقاي شمالي در عفو بينالملل گفت، «شوكهكننده است كه علاوه بر طرح اتهام مسخره عليه آتنا فرقداني بابت «جرم» دست دادن با وكيل خود، مقامات ايراني او را وادار به انجام آزمايش بكارت كردهاند». به نوشته عفو بي الملل، آزمايشات بكارت اجباري، در سطح بينالملل به عنوان نوعي شكنجه و تبعيض عليه زنان و دختران شناخته مي شود.

مريم اکبري منفرد

زنداني سياسي مريم اکبري منفرد- 40 ساله، مادر سه فرزند و از معترضين به نتيجه انتخابات سال ۱۳۸۸ است.  وي در عاشوراي همان سال دستگير و به 15سال حبس محكوم شد[6]. از جمله اتهامات اين زنداني، محاربه از طریق ارتباط با سازمان مجاهدین خلق عنوان شده است.

3تير 94- مريم اکبري منفرد، در پنجمين سال حبس خود نوشت: «بدون داشتن وکيل قانوني محاکمه شده و حتي فرصت نيافتم از خود دفاعي کنم».  وي در خصوص تاثير زندان بر فرزندانش نيز تاكيد كرد: يک مادر هستم و فرزندانم بيش از پنج سال است که مادرشان را از پشت پنجره هاي سالن ملاقات زندان مي بينند. تنها چيزي که من درخواست كرده بودم، عدالت بوده است!  افراد جامعه و مادران اين سرزمين،  بدون کوچکترين حق دفاع، هم متهم هستند و هم بزهکار».

20 مرداد 94- عليرغم وخامت وضعيت جسماني و نياز به مداوا و رسيدگي هاي پزشكي، مريم اكبري  از هرگونه مرخصي درماني و رسيدگي ضروري محروم شد.

22مهر 94- در حالي که اعمال ماده ۱۳۴ شامل حال  مريم اکبري مي شود، از اعمال اين ماده قانوني در ارتباط با او جلوگيري شد. ديوان عالي کشور پيش از رسيدگي و تسليم لايحه دفاعيه و معرفي وکيل، حکم مريم اکبري منفرد را دوباره تائيد کرد.

صديقه مرادي

صدیقه مرادی – 55ساله، داراي  يك فرزند ، در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد[7]. وي به مدت ۷ ماه در آنجا تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان اطلاعات قرار داشت.اين زنداني به اتهام محاربه به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان گوهردشت محکوم شده است.صديقه مرادي در دهه 60 نيز سالهايي را در زندان گذرانده است.

11مرداد 94–  صدیقه مرادی به بیمارستان اعزام شد. علت اعزام وي، انجام آزمايش ام.آر.آي عنوان شده بود.

20مرداد 94 – خانم مرادي پس از گذشت بیش از ۴ سال از بازداشت و حبس، همچنان بدون مرخصی به سر مي برد. وي از بیماری های ناشی از دوران زندان در رنج است. همسر این زندانی در ارتباط با وضعیت او گفت: از سال ۹۰ که بازداشت شده تماس تلفنی و یا مرخصی از زندان نداشته است.

27مرداد 94– صديقه مرادي  در نامه اي از زندان نوشت: « سال ۶۰ دوران جوانی‌ام را در زندان سپری کردم. ۴سال در زندان بودم. آن دوره را با شماري از مادران گذراندم. مادرانی که با فرزندانشان دستگیر شدند یا باردار بودند و در زندان، فرزند خود را به دنیا آوردند. چهارسال پیش وقتی به خانه ما ریختند و مرا دستگیر کردند، دخترم یاسمن هنوز ۱۲ سالش تمام نشده بود. من در مقابل چشمان گریان او بازداشت شدم».

9شهريور 94– وضعیت جسمی زندانی سیاسی صدیقه مرادی حاد می باشد؛ اما بازجویان وزارت اطلاعات مانع انتقال وی به بیمارستان خارج از زندان و درمان جدی وی هستند. گفته مي شود كه فشار خون وی، ۶ روی ۴ بوده و شرایطش حاد و خطرناک ارزيابي شده است. همبندیان اين زنداني، سراسیمه وي را به بهداری زندان منتقل نموده اند اما بهداری زندان پس از مدتی کوتاه بدون درمان جدی، او را به بند بازگردانده است.

18شهريور 94– صدیقه مرادی با پارگی مینیسک و تاندن پا در بند نسوان زندان اوین مواجه شده و با توجه به مشکلات و بیماری های او لازم است که به بیمارستان اعزام شود. همسر این زندانی سیاسی گفته است،  برای به بیمارستان فرستادن او، حتما باید نامه ای گرفته شود و به زندان داده شود تا اجازه اين كار را بدهند. اما از طرف مقامات ذيربط، چنين نامه اي داده نمي شود.

ساير كيس ها

زهرا زهتابچي:

زهرا زهتابچی، متولد ۱۳۴۸،کارشناس ارشد جامعه‌شناسی و پژوهشگر علوم اجتماعی مي باشد.  او روز۲۴ مهر ماه ۹۲ در خیابان دستگیر و به اطلاعات کلانتری میدان هروی منتقل شد.  بیش از ۴ ماه از داشتن هرگونه تماس تلفنی و یا ملاقات با خانواده اش محروم بود و در این مدت  تحت  شکنجه های جسمی و روحی بازجویان قرار داشت.  همسر وي پس از سه هفته آزاد شد اما زهرا با وجود پایان تحقیقات مقدماتی کارشناسان وزارت اطلاعات، همچنان حبس نگه داشته شد.

بازجوها خانواده ی زهتابچي را تهدید کرده بودند که اطلاع‌رسانی در مورد وضع او، عواقب وخیمی برای وي به همراه خواهد داشت. نگهداری طولانی زهتاب‌چی در سلول انفرادی موجب آسیب‌های جسمی جدی بر وی گرديد. این پژوهشگر، پیشتر نیز یک بار در سال ۱۳۸۸ دستگیر و پس از چند روز آزاد شده بود. اين زنداني سياسي، مادر دو دختر خردسال مي باشد.

 

مريم سادات يحيوي:

مريم سادات يحيوي  از فعالان مدني مي باشد كه به هفت سال و نيم حبس محکوم شده است.  وي در آبان ۱۳۹۳ به مدت ۱۷ روز توسط ماموران امنيتي سپاه بازداشت شد. اين فعال مدني در حال حاضر به اتهام اجتماع و تباني به قصد برهم زدن امنيت ملي محکوم شده است. دادگاه، همچنين در حکم خود براي مدت دو سال، وي را از عضويت در احزاب و حضور در اجتماعات و فعاليت در رسانه ها و فضاي مجازي منع کرده است.

ندا مستقيمي:

ندا مستقيمي، از حاميان مادران پارک لاله و زنداني سياسي مي باشد. وي پيش از ظهر دوشنبه ١۴ارديبهشت، توسط نيروهاي امنيتي بازداشت و براي تحمل حبس سه ساله راهي زندان اوين گرديد. اين زنداني با تشديد آسم و مشکلات تنفسي، شرايط دشواري را در بند زنان زندان اوين تجربه مي کند.

 

مينو مرتاضي لنگرودي:

مينو مرتاضي لنگرودي از فروم مادران صلح و عضو شوراي فعالان ملي مذهبي مي باشد. وي به شش سال حبس و دو سال محروميت از فعاليت هاي سياسي و مدني محکوم شده است. پنج سال از حبس مرتاضي، به اتهام «اجتماع و تباني به خاطر راه اندازي شوراي فعالان ملي مذهبي» و يک سال ديگر براي «تبليغ عليه نظام به دليل سياه نمايي» اعلام شده است.

ريحانه حاج ابراهيم دباغ:

ریحانه حاج ابراهیم دباغ، متولد ۱۳۶۰، در عاشورای سال ۸۸ دستگیر و در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شد. حکم وي در مرحله تجدیدنظر به ۱۵ سال زندان کاهش یافت. اين زندانی سیاسی در بند زنان اوین محبوس است و از بیماری هایی چون کولیت روده رنج می برد. وي تاكنون از مرخصي درماني محروم بوده است.

سارا ساعی:

سارا ساعي از فعالان گروه «عرفان حلقه» مي باشد. وي در ۳۰ آبان 94 در جریان تجمع فعالان مدنی در مقابل زندان اوین بازداشت و به زندان شهرری (قرچک ورامین) منتقل شده است. اتهام این فعال مدنی «اخلال در نظم عمومی» اعلام شده است. سارا ساعی از شاگردان محمد علی طاهری بوده است.

نقض حقوق پايه

ديكتاتوري حاكم بر ايران، ديدگاه خود را بر نقض حقوق پايه اي زنان استوار كرده است. درست بر خلاف  نظرگاه مقاومت ايران كه مي گويد:  «ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی، اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری، معتقدیم؛ و آنان از حق ازدواج، طلاق، تحصیل، اشتغال و انتخاب آزادانه پوشش برخوردار هستند»، هيچ يك از قوانين و مصوبات رژيم ايران، بدون جنبه هاي پايه اي نقض حقوق زنان يافت نمي شود.  اين موضوع را مي توان در قانون مدني، قانون جزا، قانون كار، قوانين تحصيل و بيمه و بازنشستگي ديد.

زنان در خيابان ها تحت عنوان پوشش اجباري، دستگير و بازداشت مي شوند، هدف ضرب و جرح ماموران قرار مي گيرند و توهين و تحقير مي شوند.

در خانواده، امكان هيچ گونه تصميم گيري در مورد سرنوشت و حتي حضانت فرزندان شان را ندارند. قانون، چنين حقوقي را به مرد، واگذار كرده است.

بسياري از آنان، براثر ازدواج اجباري دست به خودكشي مي زنند و يا در خيابان ها، وادار به كارتن خوابي و دستفروشي مي شوند.

در ساير عرصه هاي فعاليت اجتماعي مانند مشاركت در كنسرت و موسيقي و يا حضور در استاديوم هاي ورزشي نيز طرد و تحقير آنها، به طور روزمره در جريان است. در اين بخش از كتاب، نمونه هاي اين نقض حقوق، با موضع گيري ها و اظهارات مقامات حكومتي، قابل مشاهده است:

سركوب زنان با حربه حجاب اجباري

سال 2015، با اجرايي شدن طرح صيانت از حجاب و عفاف در ايران همراه بود. طرحي كه به دستور خامنه اي، با هدف بالابردن سركوب و محدوديت بر زنان اعمال مي شد.  اين طرح داراي 9 ماده بود كه برخورد با زنان در خيابان ها و نيز جريمه آنها به بهانه بدحجابي را براي ماموران امنيتي، مجاز مي شمرد.  در اين باره، ماموران زن به خيابان ها، پيست هاي اسكي، كنار دريا و مدارس و ادارات اعزام شدند تا كنترلي روزانه را در جهت سركوب و دستگيري زنان انجام دهند.

در فاصله اي كوتاه بعد از اجرايي شدن اين طرح، آماري قابل توجه از مطبوعات حكومتي منتشر شد. در يك نمونه رييس پليس تهران به توقيف 21هزار خودرو اشاره كرد؛ در نمونه اي ديگر، معاون نيروي انتظامي از 40برابر شدن گشت هاي سركوب تحت عنوان «ارشاد» خبرداد و رييس پليس راهنمايي و رانندگي تهران از برخورد با 40هزار خودرو كه متهم به بدحجابي بودند! موضوعي كه خبرگزاري فرانسه نيز آن را منعكس نمود.

اصلي ترين نمونه ها:

طرح سركوب، قانون مي شود- عضو کميسيون فرهنگي مجلس گفت: طرح صيانت از حريم عفاف و حجاب تصويب شد.  اين طرح داراي 9 ماده است. برخورد با کشف حجاب در خودروها و اماکن عمومي از موارد اين طرح است. (خبرگزاري حکومتی تسنيم – 30/4/94)

طرح  برخورد علني با زنان –  دادستان اردبيل گفت، از اين پس در خيابان ها به طور علني، با زنان  برخورد خواهدشد. (دادگستري اردبيل – 9/5/94)

برخورد سخت با زنان – علم الهدي – امام جمعه مشهد: نبايد با زنان آرايش كرده با منطق يا عطوفت برخورد كرد! (سایت های حکومتی ديگربان و عصر ايران-  ۹/۴/۹۴)

جریمه صد‌هزار تومانی – پژمان‌فر سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفت:  مأموران راهنمایی و رانندگی می‌توانند با آن دسته از رانندگانی که اقدام به کشف حجاب می‌کنند، برخورد کرده و جریمه 100 هزار تومانی برای آنها لحاظ کنند.( 19/5/94)

 

شلاق در انتظار بدحجابان!- دادستان سمنان گفت: در مورد کسانی که در انظار عمومی وضع پوشش لباس و آرایش آن‌ها خلاف شرع باشد، مجازات‌جریمه نقدی یا شلاق نیز پیش‌بینی شده است. (سایت حکومتی عصر ايران – 18/6/94)

بيش از 21هزار خودرو، توقيف! – ساجدی نیا رییس پلیس تهران بزرگ با اشاره به توقیف بیش از 21 هزار خودروی متخلف در طرح های شبانه پلیس، بدحجابي و ايجاد آلودگي صوتي را از مصاديق اصلي جرايم رانندگان خواند.  (سایت حکومتی عصر ايران – 17/6/94)

سازماندهی ۴۶هزار مامور سركوبمعاون ستاد مرکزی امر به معروف و نهی از منکر، از آموزش و سازماندهی ۴۶۰۰ گروه ۱۰نفره برای “تذکر زبانی” خبر داد. این ستاد زیر نظر خامنه اي فعالیت می‌کند و ریاست آن را احمد جنتی عهده‌دار است. (20/6/94)

خبرگزاري فرانسه: جريمه بدحجابي – يك مقام قضايي در روز چهارشنبه گفت دادگاهي در تهران دو زن را بابت نقض ضوابط پوشش اسلامي و عدم استفاده درست از حجاب اجباري در خيابانها 260 دلار جريمه كرد[8] ». (خبرگزاري فرانسه 27/6/94)

گشت پليس در مدارس دخترانه – فرمانده انتظامي تبريز اعلام كرد، پليس تبريز نيروي خود را در قالب اکيپ هاي خودرويي، موتوري و پياده در محدوده مدارس دخترانه مستقر می کند. (5/7/94)

به تاكيد خامنه اي، طرح حجاب اجرايي مي شودعلی ملازاده از مديران وزارت كشور تصريح كرد: ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی، در دو حوزه فرهنگ عفاف و حجاب و تبیین حقوق شهروندی فعالیت می‌کند.  این دو مقوله از دغدغه‌های رهبری است که باید به آن‌ها پرداخته شود. (خبرگزاري حکومتی مهر – 29/7/94)

 الزام استفاده از لباس متحدالشکل كميسيون مشترك بررسي طرح عفاف و حجاب، طرح جديدي را به تصويب رساند كه بر اساس آن، دستگاهها، بايد لباس زنان را براساس طرح هاي تصويب شده توسط اين كميسيون، تهيه و ارائه كنند. (سایت حکومتی عصر ايران – 11/8/94)

گشت ارشاد ۴۰ برابر مي شود– معاون نیروی انتظامی گفت که گشت‌های ارشاد ۴۰ برابر شده است. وي همچنين گفت که در بحث «عفاف و حجاب» ۲۶ دستگاه مسئولیت دارند. (خبرگزاري حکومتی فارس – 17/8/94)

توقیف ۲۰۰۰ خودرو – سخنگوی نیروی انتظامی گفت: در طول هفته گذشته به ۱۰ هزار راننده که اقدام به کشف حجاب کرده بودند، تذکر داده شد. از این تعداد خودرو، 2000 هزار خودرو به صورت کامل متوقف و به پارکینگ متوقف شده‌اند. (سایت حکومتی مهر نيوز – 24/8/94)

خبرگزاري فرانسه: دستگيري زنان ايران بيش از هزار هشدار صادر كرده و دهها تن را در جريان اعمال قانوني كه – هدفش زناني هستند كه لباس شان با قوانين حكومت همخوان نيست- دستگير نموده است. (خبرگزاري فرانسه – 11/6/94)

گشت هاي امنيت در تهران- سايت حكومتي تابناك نوشت: ون‌های گشت امنیت اخلاقی پلیس به خیابان‌های تهران مي آيند و با بدحجابان برخوردی قاطع مي كنند. (سایت حکومتی تابناك – 3/9/94)
Top of FormBottom of Form

مجازات بدحجابي= حبس!- حسین‌رضا دلفان، رئیس کل دادگاه‌های عمومی خرم‌آباد گفت: «کسانی ‌که بدون «حجاب شرعی» در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، از ۱۰ روز تا دو ماه حبس و یا به جزای نقدی محکوم می‌شوند. (سایت حکومتی خبرآنلاين – 12/9/94)

توقيف 40هزار خودرو – رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ به آمار ۸ ماهه در برخورد با بدحجابی پرداخت و گفت: در این مدت، بالغ بر ۴۰ هزار مورد برخورد با بدحجابی داشتیم که برخوردها، به شکل توقیف وسیله نقلیه و معرفی به دستگاه قضایی بوده است. (خبرگزاري حکومتی فارس – 24/9/94)

پلیس‌های زن در دریابانی- معاون دریابانی ناجا، فعالیت پلیس‌های زن در دریابانی ایران را تشریح کرد. محمد علی سلامی گفت: در مواردی که نیاز به بازرسی بدنی، کنترل و فعالیت‌های اداری باشد از ظرفیت زنان استفاده شده است. (خبرگزاري حکومتی تسنيم – 28/9/94)

 

پلیس در  پیست های اسکی ساجدي نيا- رييس پليس تهران گفت:  با توجه به این‌که فضای ماموریت‌های پلیس اسکی سوار، اطراف پایتخت است، نیاز به بهره‌گیری از پلیس زن در قالب پلیس کوهستان و پلیس اسکی احساس می‌شد. تعدادی از ماموران پلیس زن قالب پلیس در پیست اسکی مستقرند تا با مصادیق کشف حجاب و بدپوششی برخورد کنند. (سایت حکومتی عصر ايران – 22/9/94)

 

گشت آرایشگاه-  مشاور امور بانوان سازمان تعزیرات حکومتی گفت: گشت‌های سیار مشترک از آرایشگاه‌های زنانه تهران آغاز می‌شود که به برخورد قاطع با متخلفان این صنف خواهند پرداخت. (خبرگزاری حکومتی  ایسنا- ۱۴/۷/۹۴)

سركوب در عرصه هنر و موسيقي

از انقلاب سال57 كه ديكتاتوري مذهبي در ايران  برسر كار آمد، خوانندگان، هنرمندان و بسياري چهره هاي سرشناس زنان در عرصه هنر و موسيقي ايران، وادار به ترك صحنه شدند. آنها با ممنوعيت ها، محروميت ها و كارشكني هايي روبرو مي شدند كه با هدف خاموش كردن صدا و بستن امكان فعاليت شان صورت مي گرفت. اين ممنوعيت ها، سال به سال، اشكال گسترده تري به خود گرفته و از شكل ظاهري زنان تا شركت آنها در ساده ترين اركسترها را دربرگرفته است.

فاكت هاي يكساله اخير:

تئاتر به خاطر پوشش بازيگر زن، توقيف مي شود! – وزارت فرهنگ و ارشاد، تئاتر «پينوكيا» را توقيف كرد. دليل اين اقدام، پوشش بازيگران زن، عنوان شده بود! (سایت حکومتی خبرآنلاين – 19/5/94)

٩ بازیگر زن از فعاليت محروم شدند- ٩ تن از بازیگران مطرح سینمای ایران به‌خاطر آنچه‌ “بدحجابی و هنجارشکنی” خوانده ‌شد، از فعالیت‌های هنری محروم شدند. دستور ممنوع‌الفعالیت این هنرمندان از سوی‌شورای نظارت بر سازمان صداوسیما صادر گردیده است. (28/6/94)

به گروه مختلط، مجوز داده نمي شود  – به برنامه «کامکار»ها در اصفهان مجوز نداده نشد. اين گروه در برگيرنده هنرمندان زن و مرد است كه ترانه هاي مشترك اجرا مي كنند. (سایت حکومتی جام جم آنلاين – 31/4/94)

عدم مجوز به تک‌خوانی زنان علی جنتی-  وزیر ارشاد روحاني گفت: «هیچ مجوزی به تک خوانی زنان داده نخواهد شد». (سایت حکومتی ديگربان – 22/8/94)

لغو اجرای سرود ملی- اجرای ارکستر سمفونیک تهران در مجموعه‌ ورزشی آزادی لغو و اعلام شد که دلیلش این است که تقریبا نیمی از نوازندگان این ارکستر را زنان تشکیل می‌دهند».(سایت حکومتی عصر ايران – 8/9/94)

سركوب در زمينه ورزش و حضور در ورزشگاهها

يكي از اصلي ترين سوژه هاي طرد و حذف زنان از مشاركت  برابر در جامعه و فعاليت هاي اجتماعي، ممانعت از حضور آنها در استاديوم هاي ورزشي بوده است.  در اين باره، طي سال 2015 از مراجع تقليد تا ماموران سركوب انتظامي و وزيركشور رژيم در كابينه روحاني وارد صحنه شدند تا بر ممنوعيت زنان، مهر تاكيد بزنند.

زنان اجازه ورود به ورزشگاه ندارند!- منتظرالمهدي- سخنگوي ناجا به عدم مجوز حضور زنان در ورزشگاه ها پرداخت و گفت: از حضور بانوان در سالن‌هاي ورزشي خودداري مي‌شود.   (سایت حکومتی تابناك – 18/3/94)

ممانعت از حضور زنان وظيفه ذاتي ماست – فرمانده نيروي انتظامي در سفر به قم گفت: اگر ممانعتي از حضور زنان در کنسرت ها و ورزشگاه ها انجام مي دهيم بر اساس وظيفه ذاتي و شرعي ماست.وي به مسئله ورود بانوان به ورزشگاه‌ها اشاره کرد و يادآور شد: در اين خصوص طبق قانون اقدام مي‌کنيم هرچند که ممکن است برخي‌ها خرده‌ بگيرند ولي نيروي انتظامي مجري اجراي قانون است. (روزنامه حکومتی انتخاب – 23/3/94)

وزير کشور: ورود زنان همچنان ممنوع رحماني فضلي وزير کشور گفت: دستور جديدي براي ورود بانوان به استاديوم‌هاي ورزشي نداريم و مطابق قوانين‌ گذشته عمل خواهيم کرد. رسانه‌ها اين مساله را منعکس کنند . (خبرگزاري حکومتی ايسنا –27/3/94)

جلوگيري از ورود به ورزشگاه آزادي-نيروهاي اطلاعاتي مانع حضور زنان و دختران در ورزشگاه محل مسابقه تيم‌هاي ملي واليبال ايران و آمريکا شدند. حتي از ورود خبرنگاران زن  نيز جلوگيري به عمل آمد. (29/3/94)

سي.ان.ان: ممنوعيت ورود زنان به استاديوم: در حالي كه كريستين لگار و سايرين سعي مي كنند ميدانهاي بازي برابر براي زنان بوجود آورند، زنان ايران حتي نمي توانند به آن نزديك شوند. از سال 2012 زنان ايران، حتي از ورود به استاديوم هايي كه مردان در آن واليبال بازي مي كنند، منع شده اند. (تلويزيون سي.ان.ان – 8/8/94)

فجايع اجتماعي (فقر، اعتياد، كارتن خوابي و دختران فراري)

در ايراني كه آخوندها بر آن حكومت مي كنند، پايه اي ترين حقوق و آزادي هاي زنان، با اهرم قوانين زن ستيزانه، به موضوعي عليه آنها و در جهت سلب آزادي هاي آنها تبديل شده است. بعنوان نمونه:

ـ در مقوله ارث، سهم ارث زن، نصف مرد قرار داده شده است.  وقتي قيمت جان و هستي زن و اعضاء و جوارح و حتي گواهي او نصف است، سهم بردن از ارث هم از همين قاعده پيروي ميكند. (قانون مدني)

ـ در ازدواج، زن نياز به اجازه پدر يا جد پدري دارد (ماده 1043 قانون مدني)

ـ رياست خانواده، از خصائص شوهر است. (ماده 1105 قانون مدني)

ـ زن بايد در منزلي كه شوهر تعيين ميكند، زندگي كند. (ماده 1114 قانون مدني)

ـ انتخاب شغل و اشتغال زنان و همچنين مجوز سفر، موكول به اجازه نامه كتبي شوهر است. (ماده 1117 قانون مدني)

ـ مرد هر وقت كه بخواهد، مي تواند زن خود را طلاق بدهد. (ماده 1133 قانون مدني)

ـ زن بدون رضايت شوهر نميتواند سمت قيّم و قيمومت قبول كند. (ماده 1234 قانون مدني)

نتيجه اين قوانين، خود را در پديدة دختران فراري، افزايش كارتن خوابي، اعتياد و فقر در جامعه نشان داده است. آنچه كه امروزه رسانه هاي حكومتي و مقامات رژيم نيز به آن اعتراف مي كنند:

رشد كارتن خواب ها – فاطمه دانشور رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران گفت: در سال ۹۱ که تهران ۱۲ هزار کارتن خواب داشت، تعداد زنان کارتن خواب ۳ هزار نفر بود. تعداد کارتن خواب ها در سال ۹۲ به ۱۵ هزار و در سال ۹۳ به ۲۰ هزار نفر افزایش یافت. به همین نسبت تعداد زنان کارتن خواب نیز در شهر تهران رشد داشته است. (سایت حکومتی تابناك – 16/3/94)

كارتن خوابي، همه گير مي شود – زنان کارتن‌خواب، که در خيابان‌هاي خلوت و بدون امنيت بر روي کارتن‌هاي پهن شده، شب را به صبح مي‌رسانند و دختران 17 يا 18 ساله‌اي که يا به دليل فرار از خانه و يا اعتياد به خيابان‌هاي خلوت شبانه روي آورده‌اند، سالهاي بسياري از عمر خود را به اين شکل به صبح مي‌رسانند. استعمال مواد مخدر در بين زنان کارتن‌خواب باعث آسيب‌پذيري بيشتر اين زنان شده است. (خبرگزاري حکومتی تسنيم – 3/4/94)

فاجعه اي در انتظار زنان كارتن خواب رسول خادم عضو شوراي شهر تهران گفت، تعدادي از کارتن‌خواب‌ها دچار بيماريهايي همچون هپاتيت، ايدز، گال و شپش هستند اما بيمارستاهاي وزارت بهداشت به دليل عدم اعتبار و پول آنها را پذيرش نمي‌کنند.  در تهران، گرمخانه‌ها جايي براي زنان بيخانمان ندارند. (سایت حکومتی تابناك – 5/4/94)

3درصد كارتن خوابها = زنان باردار! – رضا جهانگيري‌فر- معاون خدمات اجتماعي شهرداري تهران گفت، 3درصد از 15درصد كارتن خواب هاي شناسايي شده، زنان باردار هستند. (خبرگزاري حکومتی آنا – 22/4/94)

ماموران به زنان كارتن خواب، يورش مي برندماموران انتظامي در تهران به زنان بي پناه و كارتن خواب يورش بردند. ساجدی نیا- فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، شخصاً بر اين يورش نظارت داشت. (خبرگزاري حکومتی ايرنا – 10/9/94)

 

کودکان در شکم مادران کارتن‌خواب، پیش‌خرید مي شوند!یک استاد دانشگاه می‌گوید، کودکان قبل از به دنیا آمدن، در شکم مادران کارتن‌خواب، پیش‌خرید می‌شوند. دکتر چیت‌چیان می‌گوید وضع کارتن‌خواب‌ها آنقدر بحرانی است که کودک را در شکم مادر و پیش از به دنیا آمدن به مبلغ یک میلیون و ۷۵۰ هزار تومان پیش‌خرید می‌کنند.  (خبرگزاري حکومتی  مهر – 31/5/94)

کودکان خياباني، تجربه رابطه جنسی – ابراهیم غفاری، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: بر اساس مطالعات در شهر تهران، ۲۱ درصد از کودکان خیابانی، تجربه رابطه جنسی داشته‌اند. روشن است که در این میان دختران بی پناهی بیشترین آسیب پذیری را دارند.  (۱۶/۷/۹۴)

آمار كارتن خواب ها – مولاوردی، معاون رئیس‌ جمهور در امور زنان و خانواده در  مردادماه سال ۱۳۹۴ گفت، از میان ۱۵ هزار کارتن‌خواب کشور، ۵ هزار نفرشان زنان هستند. (خبرگزاري حکومتی ايلنا- 20/4/94)

افراد دانشگاهي، كارتن خواب مي شوند – قالیباف شهردار تهران در بحث برسر دختران جوان و افراد دانشگاهی در میان کارتن‌خوابهای تهران گفت،  شهر تهران ۱۵ هزار نفر کارتن‌خواب دارد. در میان این افراد، کسانی هستند که ۴ – ۵ کتاب ترجمه کرده‌اند و برخی فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های دولتی ایران هستند! (خبرگزاري حکومتی ايرنا – 28/7/93)

فروش نوزاد از سوي مادران بي بضاعتفاطمه دانشور رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران گفت: خانم‌های کارتن خواب و زنان خياباني در برخی بیمارستان‌های جنوب و مرکز شهر مراجعه و پس از به دنیا آمدن نوزادشان، با دریافت 100 تا 200 هزار تومان، بچه خود را می‌فروشند. وي افزود: موضوع دیگری که شهر در حال گسترش است ورود دختران فراری به تهران است. برخی از افراد نوزادان متولد شده از سوی این دختران را با قیمت‌های بالاتری می‌خرند. (سایت حکومتی عصر ايران – 17/8/94)

آمار فرار دختران احمد دلبری مدیرکل بهزیستی استان تهران گفت: سالانه ۱۰ الی ۱۵ درصد از دختران بین ۱۴ تا ۱۸ سال از منازلشان فرار می‌کنند. اختلال روانی در بین زنان، ۳۸ درصد اعلام شده است. دلبری به آمار ازدواج و طلاق در سال 93 اشاره کرد و گفت: در هر ساعت ۱۹ طلاق ثبت شده است. آمار نشان می‌دهد که بیشترین طلاق‌ها در سن ۲۵ تا ۲۹ سالگی بوده است. (سایت حکومتی عصر ايران – 25/5/94)

زن باردار خودسوزي مي كند – زن بارداری در مقابل چشمان همسر و فرزندش اقدام به خودسوزی کرد. اين زن، 29ساله بود و حوا نام داشت.  (6/7/94)

دختر بوکانی خودکُشی مي كند دختر 21ساله بوکانی در اعتراض به ازدواج اجباري، دست به خودكشي زد. این دختر که هویتش کوثر رحمانی می‌باشد، از سوی پدرش تحت فشار بوده که با مردی ازدواج کند که ٢٠ سال بزرگ‌تر از سن خودش بوده است. (18/8/94)

اقليت هاي مذهبي

در سالي كه گذشت، يكي از اهداف سركوب در ايران، اقليت هاي مذهبي و قومي بودند. آنها به بهانه پايبندي به عقايدشان مورد بازداشت، توهين، زندان و محروميت از كار و تحصيل قرار مي گرفتند.

 اين فشارها در سال نوي ميلادي با بازداشت مسيحيان شدت گرفت و در زمينه طرد و تحقير شهروندان بهايي، گسترش قابل توجهي يافت.  آنچه كه در شصت و دومين قطعنامه مجمع عمومي ملل متحد[9] كه نقض سيستماتيك حقوق بشر در ايران را شامل مي شد نيز، به آن اشاره شد.

بهاييان

علاوه بر زندانيان زن بهايي كه  صرفاً به دليل بهايي بودن، در زندان به سر مي برند، از حداقل حقوق شان محروم هستند و به طور مداوم هدف تحقير و توهين ماموران امنيتي قرار مي گيرند، امسال تعدادي بيشتري از زنان به بهانه عقايدشان دستگير يا از تحصيل محروم شدند.  اسامي و مشخصات برخي از آنها از اين قرار است:

ساير نمونه ها:

شماري از شهروندان بهايي، از جمله 24 زن  از شهرهای گرگان، مینودشت و گنبد کاووس، در مجموع به ۱۹۳ سال حبس تعزیری محکوم شدند. (5/11/94)

با گذشت دو روز از درگذشت شهروند بهايي ”باجي خانم محمدي فر“ نيروهاي امنيتي و انتظامي از خاکسپاري وي در گورستان بهاييان ممانعت كردند.  (23/4/94)

دُرسا قلیزاده- دانشجوي رشته معماري، پس از احضار به وزارت اطلاعات، در امتحانات پایان ترم اخراج شد. (25/5/94)

آوا امینی یزدلی بعد از شركت در كنكور، با وارد کردن مشخصات در سایت سازمان سنجش با پیغام نقص در پرونده رو برو شد. (18/6/94)

مهیاره نداف – دانشجو، پس از وارد کردن مشخصاتش در سایت سازمان سنجش، با پیغام نقص رو برو شد.  (21/6/94)

دلارام صادق زاده – دانشجوي ممتاز رتبه ششم كشور، از تحصيل محروم شد. وي در پاسخ به علت اينكار،  جواب گرفته بود: تو بهايي هستي! (19/9/94)

 

الهام پاکرو میاندوآب از دانشگاه آزاد – واحد ملارد اخراج شد. وي دانشجوي مقطع کارشناسی مهندسی کامپیوتر و نرم افزار بوده است.  (23/10/94)

مسيحيان

 يك زن مسيحي در تهران به نام مهتاب محمدي، دستگير شد. ماموران امنيتي پيش از اين، خانواده محمدي را تحت فشار قرار داده بودند. مادر و خواهر مهتاب احضار شده بودند. خود او نيز پس از آنها، دستگير شد. (1/8/94)

  اعتراضات زنان

عليرغم تمامي طرح هاي سركوب، فشار بيشتر بر زنان در زمينه حجاب اجباري و نيز محروم نمودن آنها از حداقل هاي فعاليت هاي مدني و سياسي، حضور زنان ايراني در صحنه هاي اعتراض به ديكتاتوري در سال2015، چشمگير بوده است.

مادران و بستگان زندانيان در پشت ديوارهاي زندان، معلمين پيش دبستاني در مقابل مجلس رژيم، وكلا و فعالين مدني و سياسي در مقابل دادگستري و دختران دانشجو در دانشگاه ها، عليه سياست هاي زن ستيزانه و غيرانساني رژيم اعتراض خود را فعالانه بيان نموده اند.

نگاهي به روند اعتراض ها در سال 2015:

اعتراض فعالين مدني و خانواده زندانيان

ما يك آتنا هستيم – گروهي از وكلا، فعالين مدني و نيز مدافعين حقوق بشر در تحصن مقابل دادگستري در تهران شركت كردند و خواستار آزادي آتنا فرقداني گرديدند. (12/3/94)

مادران: دست از مقاومت برنمي داريم-  مادران پارك لاله در ششمين سالگرد فعاليت شان، اعلام نمودند:  شش سال پايداري و مقاومت مادران پارک لاله، با دستگيري‌هاي پياپي همراه بوده، ولي اين محدوديت‌ها باعث نشده که دست از مبارزه بشوييم. باشد تا با ادامه‌ي اين مبارزات، حق و حقوق پايمال شده‌ي خود را از ستم‌گران باز ستانيم. (17/4/94)

مادر زنداني: ساکت نمي شوم!- زليخا موسوي، مادر حسين رونقي ملكي- وبلاگ نويس بازداشتي، اعلام كرد: پسرم كه بازداشت شد و به زندان برده شد، سالم بود، بيمارش کرده اند، کليه هايش را از دست داده، حق و حقوق قانوني اش را زيرپا گذاشته اند بعد مي گويند ساکت باشيد! مصاحبه نکنيد! حرف نزنيد! من ساكت نمي شوم. (16/4/94)

خانواده محکومين تجمع مي كنند-روز 30تيرماه 94، جمعي از زنان،  از  بستگان خانواده هاي محكومين به اعدام در مقابل مجلس تجمع كردند. آنها يك خواسته داشتند: حكم اعدام زندانيان و بستگان ما را متوقف كنيد! (30/4/94)

مادران: به تحصن و اعتراض ادامه مي دهيم مادران زندانيان و جواناني كه در جريان قيام سال 88  در خيابان ها و يا در بازداشت، جان باختند، تجمع كردند. مادر سعید زینالی که 16 سال است از فرزندش بی خبر است، بر برقراري دادگاهي عادلانه براي محاكمه عاملان كشتار فرزندش تاكيد كرد.  (15/5/94)

زنان و بستگان كارگران، تجمع مي كنند- تعدادی از همسران کارگران شهرداری در اعتراض به عدم پرداخت به موقع حقوق و کاهش ساعات اضافه کار، روبروی ساختمان شورای شهر تجمع کردند . (19/4/94)

 

اعتراض به جنايت اسيدپاشي – فعالان فرهنگي،  مدني،  زنان و شماري از شهروندان بوکاني، تجمعي را در فلکه فرمانداري اين شهر برگزار کردند. شعار اصلي تظاهركنندگان، اعتراض به اسيدپاشي عليه زنان بود.

گفته مي شود كه يکي از قربانيان اسيدپاشي، سوسنه اسماعيل‌نژاد دانشجوي رشته عمران بوده است. برادر وي، علي اسماعيل نژاد در گفتگويي تاكيد كرده است:  نهادهاي امنيتي در پشت حوادث اسيدپاشي بر زنان،  قرار دارند. (25/4/94)

اعتراض به حضور روحاني –  «ما زنان سنندجي روحاني را نمي پذيريم». اين شعار اصلي زناني بود كه روز 4مرداد در سنندج به سفر روحاني تجمع اعتراضي برگزار كردند. (5/5/94)

تجمع اعتراضي در تهران –  زنان دستگير مي شوند

شماري از حاميان محمدعلي طاهري- زنداني سياسي، در مقابل دفتر حقوق بشر در تهران تجمع اعتراضي كردند تا مخالفت خود را با حكم غيرانساني اعدام در مورد او، بيان كنند.  در جريان اين تجمع، شماري دستگيرشدند. (15/5/94)

زنان معترض، هدف حمله قرار مي گيرند
گروهی از زنان معترض به حکم اعدام محمدعلی طاهری در مقابل داد گستری تهران گرد آمدند.آنها پلاكاردهايي در دست داشتند كه رويش نوشته شده بود: «محمد علی طاهری را آزاد کنید». ماموران امنیتی و لباس شخصی ها برای پراکنده کردن معترضین به ضرب و شتم و استفاده از باتوم و گاز اشک آور و همچنین شلیک تیر هوایی روی آوردند. آنها دهها تن را در جريان اين تجمع، بازداشت كردند. (26/5/94)

 تظاهرات آذربايجان– دهها تن از دختران دانشجو در جريان تجمعي كه در دانشگاه تبریز عليه برنامه تلويزيون حكومتي در بي حرمتي به ترك زبانان برگزار شد، شركت كردند. آنها در شعاري واحد، خواستار پايان يافتن عقايد نژادپرستانه در تلويزيون دولتي بودند. (19/8/94)

اعتراض پرستاران

جامعه پرستاري در ايران طي سال 2015 چندين بار دست به تجمع هاي اعتراضي زدند. اعتراض آنها نسبت به طرح غيرانساني وزارت بهداشت روحاني بود كه پرداخت مبتني بر عملكرد نام داشت. اين طرح، حق و حقوق پرستاران را نقض مي كرد و هزينه ها را به ازاي ساعات كاري آنها، به جيب حاميان دولت مي ريخت.

كرونولوژي اعتراض پرستاران در اعتراض به اين طرح:

 

تهران، تبریز، یزد ، چالوس – ۷ تیر 94

جمعي از پرستاران بيمارستان امام رضا در تبريز دست به اعتراض زدند.  اين اعتراض ها، روز اول، توسط پرستاران بيمارستان کودکان، روز دوم، پرستاران بيمارستان شهدا و مدني، روز سوم، پرستاران بيمارستان‌هاي رازي و امام رضا در تبريز، روز چهارم، پرستاران بيمارستان رازي و شهداي تبريز و روز پنجم نيز مجدداً توسط بيمارستان امام رضا صورت گرفت.

 

پرستاران در شهرهای تهران، تبریز، یزد و چالوس در اعتراض به پایین بودن حقوقها و وضعیت بد معیشتی، تجمع كردند. آنها يك فرياد واحد داشتند: درآمدهاي ما، كو؟ در پرداخت ها تبعيض و تفاوت وجود دارد! در همين روز، تبريز نيز شاهد تجمع تعداد زيادي از پرستاران بود. آنها در بیمارستانهای مختلف از جمله رازی، مدنی، سینا و شهدای تبریز تجمع داشتند.

همدان – ۹ تیر 94

تجمع اعتراضی پرستاران در مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی برگزار شد. پزشکان، کادر بیمارستانی، کادر آزمایشگاهی و پرستاران بیمارستان های همدان در اعتراض به اجرای طرح وزارت بهداشت تجمع كرده بودند آنها شعار مي دادند: “حرف بس است، عمل کنید! ”

تهران – ۹ تیر94

صدها تن از پرستاران در تهران به خيابان آمدند و اعتراض خود را بيان كردند. اعتراض آنها نسبت به وضعيت نابسامان شغلي و معيشتي بود.

تبریز – ۲۰ تیر

پرستاران بيمارستان هاي شهدا و كودكان، در اعتراض به طرح وزارت بهداشت روحاني، اعتراض كردند. پرستاران بيمارستانهاي رازي و امام رضا در تبريز نيز دراعتراض به وضعيت حقوقشان وبي عدالتي موجود اقدام به تجمع اعتراضي كردند.

تهران – ۲۰ تیر

شماري از پرستاران بيمارستان ديپلماتيک گاندي در سالن همايش شماره دو اين بيمارستان، تجمع اعتراضي برگزار کردند.

تهران – 21 تیر

زنان پرستار در تهران كه شمارشان از 70تن تجاوز مي كرد، در برابر ساختمان وزارت بهداشت تجمع كردند.

همدان – 21تير

بيش از 150 تن از پرستاران براي سومين بار، در برابر ساختمان رياست دانشگاه علوم پزشكي تجمع كردند.

 

بهبهان – 21تير

پرستاران بيمارستان مصطفي خميني تجمع شان را شكل دادند. آنها نسبت به طرح عملكرد وزارت بهداشت، اعتراض داشتند.

كرمانشاه – 22تير

براي دومين روز متوالي، پرستاران در بيمارستان امام رضاي كرمانشاه، بزرگترين بيمارستان غرب کشور، براي کمبود دستمزد و حقوق دريافتي خود، اعتصاب کردند.

تهران و مشهد – 23تير

عده اي از پرستاران بيمارستان روزبه در تهران  دست به اعتصاب زدند. يك شاهد عيني گفت،اين پرستاران حدود 50 تن بودند و به عملكرد دولت، معترض بودند. در همين روز كاركنان بيمارستان مركز تخصصي چشم در مشهد از حاضر شدن در محل كار خود خودداري كردند .

شيراز – 24تير

بيش از 200 پرستار در بيمارستان نمازي شيراز در اعتصاب بودند. شعارشان اين بود كه ما خواستار اجراي عدالت هستيم.

كرمانشاه و تهران – 30تير

پرستاران در كرمانشاه تجمع كردند. آنها نسبت به عدم دريافت حقوق اعتراض داشتند. در همين روز،  پرستاران بیمارستان نجمیه تهران هم، اعتصاب خود را برگزار كردند.

تهران – 3مرداد

جمعی از پرستاران بیمارستان روزبه تهران اعتصاب كردند. پرستاران نزدیک به 100 تن بودند. آنها در حیاط این بیمارستان تجمع کرده و اعتصاب خود را نمایان کردند.

تهران – 5مرداد

حدود ۱۵۰ دانشجوي دختر پزشکي در اعتراض به مصوبه وزارت بهداشت مقابل اين وزارت‌خانه تجمع کردند. اين تجمع با دخالت حراست وزارت بهداشت و جمع آوري پلاکاردهاي دانشجويان و توقيف دوربين‌هاي فيلمبرداري آنان، پايان گرفت.

در 5مرداد اعتراض ديگري هم توسط پزشکان و دانشجويان پزشکي بيمارستان هزار تختخوابي تهران كه اغلب از دختران بودند، در اعتراض به قتل دکتر پيرزاده در اردبيل صورت گرفت.

آنها اين قتل را قتلي ناجوانمردانه خواندند و مقصر اصلي آن را سپاه پاسداران دانستند.
اصغر پيرزاده، پزشک فوق تخصص خون و سرطان، روز پنجشنبه اول مرداد/۲۳ ژوئيه در يک خانه مسکوني کشته شد. وي مدتها بود در مورد ارتباط استخراج اورانيوم توسط سپاه پاسداران  و آلوده بودن آب بخش هايي از سبلان به راديو اکتيو هشدار داده بود.

 

ماكو و كرج– 7مرداد

پرستاران بیمارستان خمینی در شهرستان ماکو، روز چهارشنبه 7مرداد را در اعتصاب به‌سر بردند. روز چهارشنبه 7مرداد، پرستاران بیمارستان باهنر کرج در شهرک عظیمیه اعتصاب کردند.  اعتصاب کنندگان از خانم دکتر رزمجویی که در نورآباد ممسنی توسط ماموران به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود حمایت کردند.

كرمانشاه و كازرون – 8مرداد

در کرمانشاه، تجمع اعتراضی پرستاران و کادرهای درمانی بیمارستان طالقانی برای پرداخت نشدن سه ماه حق کارانه برگزار شد.

در کازرون تجمع پزشکان، پرستاران و کادرهای درمانی در جلوی فرمانداری شهر برگزار شد.

تبريز ، لرستان، شيراز، تهران، شيراز، گرگان، كرج، بوكان و سلماس– 12مرداد

پرستاران بيمارستان راضي در تبريز، تجمع كردند. طبق آنچه در عكس ديده مي شود، شعارهايي كه در دست پرستاران است، عبارت هاي «اعتراض» و «تبعيض ممنوع» را برجسته مي كند.

در  همين روز همچنين پرستاران بيمارستان امام علي در لرستان، پرستاران بيمارستان ارديبهشت در شيراز، پرستاران بیمارستان خاتم الانبیاء در سلماس، پرستاران بيمارستان موسوم به خميني در مهاباد، پرستاران بیمارستان هاشمی نژاد در تهران،  پرستاران بیمارستان رسالت در تهران، پرستاران بیمارستان رجایی در شیراز، پرستاران بيمارستان مسعود گرگان،  پرستاران بیمارستان باهنر در کرج، پرستاران و کارکنان بیمارستان بوکان در اعتراض به طرح عملكرد وزارت بهداشت، تجمع اعتراضي برگزار كردند. آنها يك خواسته داشتند: حق پرستار است كه به ازاي ساعات كار، حقوق دريافت كند!

اصفهان، كرمان و كاشان – 9آذر

در آذرماه نيز تجمع ها ادامه داشت.  در  9آذر 94 دانشجویان دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با همراهی اساتید خود تجمع اعتراضی برگزار کردند. در همين روز دانشجويان علوم پزشكي كرمان و علوم پزشكي كاشان تجمع داشتند

تهران – 10آذر

دانشجویان پرستاری علوم پزشکی بهشتی در تهران، روز سه‌شنبه 10آذر در اعتراض به طرح جدید وزارت بهداشت با شعار ”آینده شغلی دانشجویان پرستاری را نابود می‌کنید“ تجمع اعتراضی برپا کردند.

قزوين – 24دي

جمعی از دانشجویان دختر دانشگاههای مختلف استان قزوین،در مقابل فرمانداری شهر قزوین دست به تجمع اعتراضی زدند. این تجمع در اعتراض به‌خاطر بلاتکلیفی خوابگاه دختران دانشجو، و بی‌عملی کارگزاران حکومتی در رسیدگی به مشکلات دانشجویان برگزار شد.

اعتراض كارمندان، فرهنگيان

طي ماههاي اخير، تعداد زيادي از زنان بعد از مرخصي هاي زايمان، از مشاغل دولتي اخراج شدند. روز سه شنبه 13مردادماه، گروهي از اين زنان در مقابل مجلس در تهران تجمع كردند. آنها نسبت به اخراج خود معترض بودند و اين اقدام دولت را غيرقانوني مي خواندند.

در اقدامي ديگر در روز 18مردادماه، نزديك به 200 تن از معلمين پيش دبستاني به مقابل مجلس رفته اند تا اعتراض خود را در مورد نحوه عملكرد دولت روحاني نسبت به استخدام معلمين بيان كنند. آنها از شب پيش در مقابل مجلس خوابيدند تا تاكيد خود بر خواستهايشان را به همه طرف ها نشان دهند.  معلمين نسبت به قوانين استخدام كه سد راه آنها شده است، معترض هستند.  يكي از زنان شركت كننده در اين تجمع گفت، از ما خواسته شد كه محل را ترك كنيم و روزي ديگر براي تجمع بياييم اما ما حاضر به اينكار نشديم و شب را در مقابل مجلس مانديم.

در 31شهريورماه نيز  مربیان پیش دبستانی گیلان در اعتراض به عدم اجرای قانون حق التدریسی در مقابل ساختمان استانداری گیلان تجمع کردند.

روز 13 مهر نيز از ساعت 10 صبح جمعي از معلمان استان گيلان مقابل اداره كل آموزش و پرورش رژيم در  ‏رشت تجمع كردند. تجمع كنندگان خواستار پاسخ به مطالباتشان بودند.

در روز یکشنبه 29آذر 94 جمعی از زنان معلم پیش دبستانی در مقابل مجلس در تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند. اين زنان معلم که از خرم‌آباد به تهران آمده بودند، خواستار تعیین وضعیت شغلی و استخدام رسمی بودند.

§         [9]  شصت و دومين قطعنامه مجمع عمومي ملل متحد – 17 دسامبر 2015: «مجمع عمومی از خشونت و بدرفتاری ايران علیه پیروان مذاهب مختلف در ایران ابراز نگرانی مي كند.  مجمع عمومی ملل‌متحد خواستار توقف محدودیتهای شدید و گسترده علیه حق آزادی بیان مي شود».

خروج از نسخه موبایل