مثل سایر پهنه های اجتماعی زنان خبرنگار در ایران تحت ستم مضاعف قرار دارند
آزادی مطبوعات در ایران یکی از سخت ترین و سیاه ترین روزهای عمر خود را تجربه و سپری می کند.
۲نوامبر روز جهانی پایان دادن به مصونیت جرائم علیه روزنامه نگاران نامگذاری شده است. این گزارش مختصر به وضعیت زنان روزنامه نگار و خبرنگار در ایران می پردازد.
رکورددار اعدام روزنامه نگاران در ۵۰سال اخیر
در بیست سال گذشته ده ها روزنامه نگار و شهروند-خبرنگار و وبلاگ نویس به مجازات اعدام محکوم شده اند. رژیم ایران در ۵۰سال گذشته بیشترین شمار احکام اعدام علیه روزنامه نگاران را صادر و یا اجرا کرده است. (سایت گزارش گران بدون مرز- ۹ اکتبر ۲۰۲۰)
بنا به گزارش سال ۲۰۲۰سازمان گزارشگران بدون مرز ، رژیم ملایان در رده بندی جهانی آزادی مطبوعات، در میان ۱۸۰ کشور در رده ۱۷۳ قرار دارد.
مطابق اصل ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.»
کریستف دولوار دبیر اول گزارش گران بدون مرز در رابطه با آزادی مطبوعات در ایران اعلام کرد: «از سال ۱۳۵۷ در ایران هزاران زن و مرد و بیش از بیست روزنامه نگار به دست دادگاه های ناعادلانه اعدام شده اند. اعدام زندانیان عقیدتی که در برگیرنده روزنامه نگاران نیز هست، تندروانه ترین گونه سرکوب آزادی بیان است. زمان آن فرا رسیده است که جمهوری اسلامی ایران به این مجازات سنگ دلانه و قرون وسطایی پایان دهد.»
بازداشت روزنامه نگاران در ایران تحت عناوینی هم چون تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، نشر اکاذیب، توهین، همکاری با دولت متخاصم و بعضاً جاسوسی … صورت می گیرد. هر چند قانون اساسی در اصل ۲۴ خود عنوان می کند که نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزاد هستند و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد مؤاخذه قرار داد.» اما این اصل قانون اساسی در عمل به کرات نقض شده است و روزنامه نگاران زیادی تنها به خاطر عمل به این اصل قانون اساسی، با عواقبی هم چون بازداشت، یا سایر محرومیت ها همچون محرومیت از فعالیت رسانه ای و یا ممنوع الخروجی مواجه شده اند.
مرگ و زندان جزای افشاگران حقیقت
هر سال شمار زیادی از روزنامه نگاران با شیوه های مختلف مورد آزار و اذیت و احکام زندان قرار می گیرند. موارد زیر تنها نمونه های محدودی است که به رسانه های اجتماعی درز کرده و همه واقعیت موجود در ایران را منعکس نمی کند.
زهرا کاظمی، عکاس و خبرنگار ایرانی – کانادایی (خبرنگار آژانس فرات) در سال ۱۳۸۲ در حین عکس برداری از تجمع خانواده های زندانیان در مقابل زندان اوین بازداشت شد. مرگ این روزنامه نگار به دلیل ضرب و شتم شدید طی مدت بازداشت و در اثر ضربات وارده به سر بوده است. مقامات رژیم حقیقت را پنهان کردند و مرگ او را بر اثر «ضربه مغزی» گزارش کردند. اما اسناد و گزارشات حاکی از این است که قتل زهرا کاظمی به دست سعید مرتضوی صورت گرفت.
نادا صبوری خبرنگاری در اعتراض به حمله گارد زندان به بند ۳۵۰ اوین در فروردین ماه ۹۳، به اتهام اجتماع و تبانی به تحمل ۳سال و ۶ماه حبس تعزیری محکوم شد.
طاهره ریاحی روزنامه نگار و دبیر اجتماعی خبرگزاری برنا، در سال ۱۳۹۵ توسط مأموران وزارت اطلاعات به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد. وی در همان سال زمانی که در زندان اوین محبوس بود در آخرین تماس خود با خانواده اش گفت: «دیگر منتظر من نباشید.»
زینب رحیمی خبرنگار زن حوزه محیط زیست که در خبرگزاری حکومتی ایسنا کار می کرد در اردیبهشت ۹۹ به اتهام ارتباط با بیگانگان اخراج شد. (سایت حکومتی انصاف نیوز- ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹)
کوثر کریمی خبرنگار ساکن استان خوزستان به دلیل اینکه نخستین کسی بود که تخریب منازل اهالی روستای ابوالفضل را رسانه ای کرد در شهریور ماه ۹۹ بازداشت شد. وی پس از بازداشت به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام تفهیم اتهام شد.
عالیه مطلب زاده نایب، رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، در مهر ماه ۹۹ برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد. حکم این عکاس و فعال حقوق زنان ۳سال حبس تعزیری است.
نگار مسعودی، عکاس و مستندساز در آبان ۹۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد. این عکاس و مستندساز مدت ها در مورد اخبار اسیدپاشی در اصفهان فعالیت داشت.
رژیم ایران در شهریور ماه ۱۳۹۷ نیز ۵۰ زن خبرنگار را تنها به خاطر زن بودن از خبرگزاری آنا اخراج کرد.
یکی از خبرنگاران زن در همان زمان در واکنش به این اخراج ها در حساب توییتر خود نوشت: «عدم وجود سندیکای خبرنگاران و روزنامه نگاران یعنی اخراج فله ای کاربلدترین اهالی رسانه بدون هیچ واکنش محکم و انتقادی.»
سرکوب خبرنگاران و نقض آزادی مطبوعات در ایران توسط حکومت ستمگر ولایت فقیه پدیده جدیدی نیست. این رژیم هر چه بیشتر در بن بست ها و بحران های لاعلاج قرار می گیرد، دامنه این سرکوب گسترده تر می شود.
کارنامه سیاه و ننگین این رژیم در زمینه آزادی مطبوعات در ایران هر چه بیشتر در سطح بین المللی از سوی سازمان ها و نهاد های حقوق بشری مورد بازخواست و اعتراض قرار بگیرد.