نسترن عظیمی از جمله ۳۶ مجاهد شهیدی بود که در روز ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ در آن نبرد نابرابر جان بر سر پیمان نهادند.
نسترن عظیمی در سال ۱۳۶۴ در تهران به دنیا آمد.
او مشغول سال دوم تحصیل در رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه صنعتی پلی تکنیک بود که برای اولین بار به خاطر فعالیت های دانشجویی دستگیر و زندانی شد. اما زندان اراده او را برای ادامه مبارزه علیه رژیم هرچه قوی تر کرد.
سال ۱۳۸۵ بود که او متوجه شد مرکزی برای مقاومت علیه رژیم وجود دارد و متعاقباً راهی دیدار از اشرف شد. دیداری که زندگی او را به طور کامل دگرگون کرد.
پس از بازگشت به ایران، به خاطر سفرش به اشرف مجدداً دستگیر و زندانی شد ولی بعد از آزادی به قید وثیقه به ترتیب دادن امکان سفر مجدد به اشرف پرداخت و این بار برای همیشه.
در اشرف او همیشه در صف اول افرادی قرار داشت که در جریان حملات از اشرف به دفاع از آن می پرداختند.
در روز ۱۹ فروردین هم همینطور بود. او در صف اول قرار داشت و هدف تک تیراندازها قرار گرفت و زندگی پربار و سراسر عشقش در سن ۲۶سالگی پایان یافت.
روز ۱۹ فروردین ۱۳۹۰، رزم آوران مجاهد در مقابل یک ستون متشکل از ده تیپ و گردان زرهی، پیاده و مکانیزه نیروهای عراقی وابسته به خامنه ای که به درخواست رژیم ایران به شهر اشرف حمله کردند، ایستادند. قصد مهاجمین قتل عام همه ساکنان بیدفاع، در هم کوبیدن و ویرانی اشرف و نابودی کامل اپوزیسیون بود.
دستهای رزم آوران آزادی خالی بود و بدنهایشان بی سپر. سر و قلب آنها هدف مستقیم شلیک گلولهها بود. حداقل ۲۲نفر با خودروی زرهی زیر گرفته شدند. محلهای مسکونی هدف گلولههای توپ قرار گرفت. و حتی از رساندن مجروحان در حال اغما به بیمارستان جلوگیری میشد.
شلیک زرهیها و تیربارها بهطور فشرده و سنگین بیش از ۶ساعت ادامه داشت. هدف قتل عام همه ساکنان اشرف بود. ۱۸۰ نفر هدف تیر مستقیم قرار گرفتند. تعدادی از گروگانهای مجروح بهشهادت رسیدند و حدود ۳۰۰ نفر مجروح شدند.
اما ساکنان اشرف مصمم و مستحکم ایستادند تا نگذارند دشمن شهر شرف و پایداری در مقابل رژیم را اشغال کند، شهری که قلب تپنده و کانون مقاومت مردم ایران بود.