انقلاب ایران: سرنوشت بر در می کوبد
اجلاس جهانی ایران آزاد روز شنبه دهم تیرماه ۱۴۰۲ در مقر شورای ملی مقاومت ایران در اور سوراواز در شمال پاریس افتتاح شد. بیش از ۵۰۰قانونگذار، رؤسای جمهور، نخست وزیران، وزرا و مقامات دولتی سابق از ایالات متحده، اروپا و خاورمیانه در این اجلاس شرکت داشتند و برخی نیز در این اجلاس سخنرانی کردند.
سخنران اصلی، خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت بود، که عهد کرد تا سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار یک جمهوری دموکراتیک و آزاد در ایران، دمی از پای ننشیند.
گزیده سخنان وی در این گردهمایی مهم به شرح زیر است:
سرنوشت بر در می کوبد
برای کشور ما، برای جنبش و انقلاب ما، لحظه سرنوشت فرا رسیده است. فرصتی پیش آمده که در تاریخ ملتها نادر است؛ یا استبداد دینی و ولایت فقیه ادامه پیدا میکند، یا انقلاب میکنیم، آخوندها را سرنگون و یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین و دولت بنا میکنیم و مردم و کشورمان آزاد و رها میشوند.
این سرنوشت است که بر در میکوبد؛ کدام را میخواهیم؟
جواب انقلاب است. اما قیمت دارد. مقاومت ما تابهحال بالاترین قیمت را در تاریخ ایران در طولانیترین زمان و بغرنجترین شرایط پرداخته است.
پس این پرسش زمانه ماست: آیا باز روزگار تاریکی و نیستی ادامه پیدا میکند؟ و آیا باز شب است و چهره میهن سیاه است؟
نه، هرگز، ما سپیده فرحبخش رهایی را در افق میبینیم که پیدا و پیداتر شده است. ما مقصد پرشکوه آزادی را میبینیم که دستیافتنیتر شده است؛ پس ای سرودآوران سپیده، یک جهش مانده؛ یک خیز؛ یک گام؛ برای آن بهپاخیزیم.
آفتاب عمر فاشیسم دینی بر لب بام سرنگونی رسیده است
از لحاظ سیاسی و تاریخی، دیکتاتوری دینی هم مثل دیکتاتوری سلطنتی به آخر خط رسیده. نه آن یکی را توانستید نگه دارید و نه این یکی را میتوان با هر چوبی در زیر بغل او یا هر چماقی بر سر مقاومت ایران سر پا نگهداشت.
ما میگوییم با برجام و بیبرجام، آفتاب عمر فاشیسم دینی رسیده بر لب بام! بام سقوط و سرنگونی.
چرا خامنهای میترسد؟ چرا به همه دولتهای جهان برای اعمال فشار به مقاومت ایران التماس میکند؟
زیرا صدای پای گردانهای قیام و نیروهای انقلاب دموکراتیک را میشنود. زیرا عزم مردم ما برای ساختن یک جامعه عادلانه، قویتر از ترسشان از سرکوب است. زیرا قیامهای نوخاسته پس از هر بار سرکوب، قویتر سربرآورده و چالاکتر شدهاند.
زیرا در خط مقدم این قیام، زنان شجاعی پیکار میکنند که امتداد نسلدرنسل زنان مقاومی هستند که در مبارزه با هیولای خمینی هزار هزار شکنجه و اعدام شدند.
آیا خامنهای و نیروهای سرکوبش کاری هست که برای توقف قیامها نکرده باشند؟ نه، هیچ کار؛ اما نتوانستند و نمیتوانند قیامهایی را که محصول شرایط عینی است، از میان بردارند.
آن چه از روح زمان می جوشد
اما بگذارید آنچه را که از روح زمانه میجوشد به شما بگویم:
مماشات با رژیم آخوندی ممکن است خون بیشتری از پیکر مردم و مقاومت ما جاری کند، ممکن است فهرست اعدامها را طولانیتر کند، ممکن است زندانهای خامنهای را از دلاوران شورشگر پر و پرتر کند، اما غیرممکن است خامنهای را از سرنگونی نجات بدهد و محال است رژیم به بنبسترسیده را بهتعادل پیشین برگرداند و آتشفشان قیام را خاموش کند.
باید تکرار کنم: ما هرگز از دولتهای جهان نخواسته و نمیخواهیم که برای سرنگونی رژیم به مردم و مقاومت ما یاری برساند. بلکه بهآنها میگوییم از یاری رساندن به آخوندها دست بردارید.
به آنها میگوییم به مردم آمریکا و ملتهای اروپا نگاه کنید که چگونه با قیام ایران همبستگی نشان میدهند. به قطعنامه اکثریت نمایندگان منتخب مردم آمریکا نگاه کنید. بیانیههای ۳۶۰۰نماینده در ۶۱مجلس قانونگذاری در ۴۰کشور را ببینید. از جمله اکثریت اعضای ۲۹مجلس که هم فاشیسم سلطنتی هم فاشیسم دینی را مردود شناخته و از برنامه ده مادهیی این مقاومت، از خواست مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک و ایران غیراتمی حمایت میکنند.
![انقلاب ایران: سرنوشت بر در می کوبد](https://women.ncr-iran.org/fa/wp-content/uploads/2023/07/image.png)
جرم این مقاومت چیست؟
راستی جرم این مقاومت چیست؟ بزرگترین جرماش این است که حتی یک روز و یک ساعت را در مبارزه برای سرنگونی رژیم از دست نمیدهد. یکسره در پی سازماندادن مقاومت و قیام است.
با اعضای فداکاری که از خانه و خانمان دستشستهاند با فرهنگ جنسیت و فردیت یعنی اول من درافتادند و عهدشان این است که ما زندهایم و نفس میکشیم برای قیام برای انقلاب و برای آزادی.
زن ایرانی را شایسته آن میداند که آزادانه انتخاب کند و در رهبری جامعه، مشارکت فعال و برابر داشته باشد. شعارش این است: نه حجاب اجباری، نه دین اجباری، نه حکومت اجباری.
برای ملیتهای ستمزده، از کردستان تا بلوچستان و از مردم ترکمن تا هموطنان عرب خود، خودمختاری میخواهد. آنها که از هر کجای ایران میگویند جانم فدای ایران.
برخاسته است برای پایان بیکاری و فقر میلیونها میلیون کارگر ایرانی.
بله مقاومت ما برخاسته است برای پایان دادن به بیخانمانی یک سوم جمعیت کشور و ۸۰درصدی که زیر خط فقر بسر میبرند.
اگر اینها در شریعت ارتجاع و استبداد و استعمار جرم است، بله ما با سربلند این جرم را میپذیریم و به آن افتخار میکنیم. اما آنچه را که نمیپذیریم این است که: هرگز استقلال جنبش مقاومت و استقلال ایران زمین را با بزرگترین داراییهای جهان عوض نمیکنیم، هرگز اصول و ارزشهای انسانی، مبارزاتی و آرمانی را بهخاطر کسب قدرت کنار نمیگذاریم.
گردی از شاه و شیخ و مرام استبدادی آنها را بر خود تحمل نمیکنیم و برای آزادی ایران به هیچ قدرتی چشم نمیدوزیم.
حالا در تاریکی ایران خمینیزده، یکی هست که در تمام سال شب را بهآتش میکشد، از خیابانی به خیابان دیگر و از این شهر به آن شهر مراکز سرکوب و غارت و دجالیت را طعمه خشم خلق میکند. صبح امید است، فراخوان زنده انقلاب و آزادی است امروز ناماش کانون شورشی است.
با کار و پیکار مستمر آزادی ایران را به کف می آوریم
از ما و خلق ما میپرسند که این هیولای خونریز چگونه سرنگون میشود؟
ما میگوییم با مقاومت حداکثر، با نبرد صدبرابر، با کانون شورشی و با قیام و با ارتش آزادی.
اما چگونه به این مقصد میرسیم؟ با کار و پیکار مستمر، توقف نکردن، هر راهی را آزمودن، هر بارقه انسانی را شعلهورکردن، هر جوانهیی از مقاومت را شکفتن، و هر وجدان خفتهیی را بیدار کردن و آن قدر مقاومتکردن و جنگیدن و جنگیدن تا این زنجیر بگسلد، تا این راه گشوده شود و تا این دیوار فرو بریزد.
آری، میتوان و باید.
سلام بر مردم ایران ـ سلام بر آزادی -پیروز باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران